هدف این مقاله بررسی دلایل غلبه وجه تنشی در روابط مسکو و واشنگتن در دوره چهارم پوتین، 2024-2018 است. روابط این دو پس از فروپاشی شوروی با نوسانهای مختلف همراه بوده و مقاطع تعاملی از جمله در دوره تسلط گفتمان یوروآتلانیستی در آغاز دهه 90 تا تنشی را در دوره تسلط گفتمان واقعگرا به رهبری پوتین تجربه کرده است. این نوسانها نهتنها وضعیت این دو، بلکه متعاملان با آنها را نیز بهصورت مستقیم و غیرمستقیم زیر تأثیر قرار داده است. در شرایط پویای فعلی سیاست بینالملل ناشی از وضعیت گذار به نظم جدید این تأثیرها بیشتر نیز شده است، تا جایی که امریکا با عبور از راهبرد تحدید و مدیریت، «مهار تهاجمی گسترده» را علیه روسیه در دستور دارد و در مقابل، مسکو نیز با رها کردن احتیاط، راهبرد «دفاع تهاجمی فعال» و احیای موقعیت قدرت بزرگی را برگزیده است. دو پرسش پژوهشی عبارتاند از: 1. علل پایداری تنش در روابط دو کشور چه بوده است؟ 2. چگونه تقابل دو راهبرد «مهار تهاجمی گسترده» امریکا و «دفاع تهاجمی فعال» روسیه به تشدید تنش منجر شده است؟ در چارچوب نظری واقعگرایی نوکلاسیک با تمرکز بر سه متغیر تداومبخش، ژئوپلیتیک و رقابت قدرت، امنیت و فرهنگ سیاسی، با رویکردی کیفی مروری و روش تحلیل متنی آثار پیشین و اسناد به این پرسشها پاسخ داده میشود. در فرضیه پژوهش استدلال میشود که پایداری تنش بهعلت پایداری متغیرهای تنشسازِ پایدار است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که هرچند متغیرهای دگرگونکننده همچون چرخش نخبگان در کوتاهمدت تأثیر مثبتی بر روابط متقابل امریکا و روسیه در این دوره زمانی داشتند، ولی مؤلفههای تداومبخش بازگفته سبب غلبه بردار تنش میشوند، و این وضعیت در میانمدت نیز ادامه خواهد داشت.
نوری، علیرضا. (پاییز 1402) "تغییر و تداوم در روابط روسیه و امریکا در دور چهارم پوتین (2018-2024)". فصلنامه سیاست. 53(3): 624-597.