چکیده
هدف این نوشتار بررسی ابعاد و منافع مشارکت ایران در همگرایی اوراسیایی در تعامل با روسیه است. با وجود تأکیدهای نظری تاکنون به این مهم توجه عملی نشده است که نبود نگاه عینی به روندها و منافع، شناخت ناکافی ظرفیتها، نبود راهبرد کلان اوراسیایی، نگاه دنبالهرو به «روندساز»ها و روندهای برساخته در این حوزه از دلیلهای اصلی این موفقنبودن هستند. این نوشتار با رویکرد قیاسی-تحلیلی به نظر و عمل تهران و مسکو در همکاری و همگرایی در اوراسیای بزرگ ابعاد این موضوع را با نگاهی آیندهپژوهانه بررسی میکند. در این زمینه، تأکید میشود که اوراسیا منطقهای پویا در گذار نظمهای منطقهای و بینالمللی به نظم جدید و فرایند جدید منطقهایشدن روابط بینالملل است که بهواسطۀ ظرفیتهای خود در آیندۀ نظم بینالملل، جایگاهی محسوس خواهد داشت. تحول در مفاهیم هژمون و قدرت بزرگ و نیز منفعتمحور و نه ارزش محوربودن این روند، بستر مناسبی برای همگرایی گزینشی و حاکمیتی برای کشورهای مختلف از جمله ایران فراهم میکند. برای نتیجه، ضمن تأکید بر منافع چندبعدی مشارکت ایران در همگرایی اوراسیایی، تصریح میشود که سیاست خارجی فعال و اثربخش در این بردار، نیازمند شناخت دقیق اوراسیا، ظرفیتها و جایگاه آن در معادلههای آتی منطقهای و بینالمللی، اجماع در داخل در خصوص راهبرد مشخص، بهکارگرفتن رویکرد چندبرداری و تعامل متوازن با همۀ طرفهای دخیل در همگرایی، تعامل با مسکو بهعنوان بازیگر محوریِ این فرایند دستکم در میانمدت، دوری از تأکید غیرلازم بر متغیرهای «غرب»، «روسیه» و «چین» و همزمان تلاش برای روندسازی است.