علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

مواجهة روسیه با دوگانة «ایران اتمی- ایران امریکایی»

رویکرد روسیه به پروندة هسته‌ای ایران در سال‌های اخیر نوسانات مختلفی را تجربه کرده است. مرور این نوسانات حاکی از تأثیرپذیری قابل تأمل این رویکرد از متغیرهای سطح بین‌الملل به ویژه سیاست‌های هژمون ضعیف شدة این نظام (امریکا) و روابط مسکو با واشنگتن است.  فراز و فرودهای روابط روسیه و امریکا از یلتسین تا پوتین و مدویدیف و تأثیر ملموس آن بر تاکتیک‌های مسکو در خصوص پروندة هسته‌ای ایران از جمله رأی مثبت به چهار قطعنامة تحریم علیه ایران، ادعای مدویدیف مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به بمب هسته‌ای،[1] تا تأکید پوتین و برخی مقامات دیگر کرملین بر عدم انحراف در برنامة هسته‌ای تهران و تأکید مستمر بر حل مسالمت‌‌آمیز این پرونده مؤیدی بر این مدعا است. به‌رغم این نوسانات، رویکرد روسیه در قبال پروندة هسته‌ای ایران را می‌توان مـتأثر از دو اصل مهم دانست؛

1- مخالفت قطعی با نظامی شدن برنامة هسته‌ای ایران با ملاحظات امنیتی- راهبردی
2- ترجیح ایران «اتمی» به ایران «امریکاگرا» با ملاحظات ژئوپولیتکی

روندها گواه آن است که مسکو همواره تلاش کرده تا با موضع‌گیری‌های دوپهلو در پروندة هسته‌ای ایران، منافع خود در دو سوی این پرونده را حفظ کرده و ضمن کسب منفعت از هر دو طرف، دو اصل بازگفته را نیز محقق نماید. همان طور که اشاره شد، در میان عوامل مختلف باید وضعیت روابط مسکو و واشنگتن را متغیری مهم در چیستی مواضع مسکو نسبت به پروندة هسته‌ای ایران دانست، چرا که این مسکو و واشنگتن در حوزة امنیتی-راهبردی دارای منافع مشترک بوده و خود را در این حوزه به ویژه در موضوع عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای سیاست‌گذار می‌دانند و در سوی دیگر، در حوزه‌های ژئوپولتیکی همواره در حال رقابت بوده‌‌ و تعارض منافع دارند.

با این ملاحظه و به تبع نزدیک شدن روابط روسیه و امریکا در دورة مدویدیف میزان همراهی مسکو با فشارهای غرب علیه برنامة هسته‌ای ایران تشدید شد که نمود آن را می‌توان در رأی مثبت و الحاق روسیه به تحریم‌های علیه ایران مشاهده کرد.[2] با این وجود، بروز برخی ناخرسندی‌ها میان این دو کشور طی ماه‌های اخیر از جمله به سبب رویکرد تهاجمی امریکا در برساخت سپر ضدموشکی در اروپا (که با الحاق ترکیه و اسپانیا در کنار چک و لهستان ابعاد تازه‌ای یافته) و عدم التفات واشنگتن به ملاحظات روسیه در خاورمیانه به ویژه در لیبی و سوریه، اسباب آن شد تا فضای تفاهمی آنها دچار خدشه شده و «خوش‌اندیشی‌ها» نسبت به «ری‌ست»‌ روابط با واشنگتن محل تردید بیشتری دانسته شود.

با عنایت به همین «واگذاشتن‌ها»، مقامات کرملین به این نتیجه رسیدند که مقصود اوباما از پروژة کاملاً گزینشیِ «ری‌ست»، «خیابان ‌یک ‌طرفه‌ای»‌ است که طی آن مزیت‌ها تنها از روسیه به امریکا منتقل می‌شود. همین مسئله سبب شد که مسکو و واشنگتن در سایر حوزه‌ها از جمله در مورد ایران و پروندة هسته‌ای تهران نیز دچار اختلاف دیدگاه شوند که انتقاد تند مسکو به گزارش اخیر آمانو در مورد این پرونده را می‌توان تابعی از این تغییر فضا دانست. تأکید روسیه بر تنظیم این گزارش با «انگیزه‌های سیاسی» و با هدف «تحریک جامعه بین‌الملل» علیه ایران، مغرضانه و معطوف بودن آن به اهداف غیرسازنده و مستند نبودن ادعاهای مطروحه از جمله نکات قابل تأمل بیانیة وزارت خارجة روسیه در واکنش به این گزارش است[3] که پیش از این در لفافه‌ و با احتیاط‌ زیادی اعلام می‌شد.

مقامات کرملین به صورت روشن‌تری تأکید کرده‌اند که غربی‌ها در پروندة هسته‌ای ایران با تکنیک‌های تبلیغاتی به دنبال القاء برخی «تصویرها» به جای «واقعیت» بوده و به این مهم نیز تأکید مشخص‌تری کرده‌اند که امریکا مایل به حل این پرونده نیست، چرا که در صورت حل آن یکی از اهرم‌های فشار آن علیه تهران از دست خواهد رفت و این امر مطلوب واشنگتن نبوده و نیست. هم از این رو بود که گنادی گاتیلوف،[1] معاون وزیر خارجة روسیه تصریح کرد که هدف از فشارها و تهدید به تحریم‌های جدید علیه ایران کاملاً «سیاسی» و با هدف «تغییر نظام سیاسیِ» تهران است.[4]

در باب چرایی تشدید لحن روسیه در این انتقادات، صرفه‌نظر از اصلی نبایستگی از دست رفتن ایران، باید به ارتباط آن با طرح سپر دفاع ضدموشکی امریکا در اروپا نیز عنایت داشت که همواره مورد انتقاد مسکو بوده‌ است. با عنایت به اینکه توجیه واشنگتن از ساخت این سپر مقابله با تهدیدات موشکی از ناحیة ایران است و این تهدید به خوبی در گزارش آمانو «بزرگ‌نمایی» شده، مسکو نگران آن است که واشگتن با توسل به این سندِ به ظاهر حقوقی، ساخت سپر ضدموشکی را با جدیت بیشتری ادامه دهد. لذا، مخالفت روسیه با گزارش آمانو را می‌توان تلاشی برای مخالفت با توجیهات و بهانه‌های ساخت سپر ضدموشکی اروپایی نیز دانست.

از سوی دیگر، هرچند مسکو در برخی موارد نشان داده که مایل به اقدام در چهارچوبه‌های تعریف شدة غرب نیست، اما باید توجه داشت که این کشور هنوز توان «نرم» و «سخت»‌افزاری تعریف «چهارچوبه‌های» بازی را ندارد و لذا، در محذور بازی در قالب‌های غربی است. با این ملاحظه، گزارش آمانو و تبلیغات ضدایرانی غربی‌ها در فضای قبل و پس از انتشار این گزارش را می‌توان مقدمه‌ای بر شکست طرح گام‌به‌گام روسیه دانست که مسکو بر آن بود تا آن را به عنوان چهارچوبی جدید مطرح و در مقام مبتکر اجرایی نماید. این نگرانی در بیانیة وزارت خارجة روسیه نیز ابراز و طی آن تأکید شده که مسکو بشدت نگران آن است که این گزارش برای بی‌نتیجه گذاشتن تلاش‌های جامعه بین‌الملل از جمله ضربه زدن به ابتکار عمل روسیه جهت حل دیپلماتیک برنامه هسته‌ای ایران مورد استفاده قرار گیرد.[5]

با این وجود و به‌رغم موضع‌گیری تند مسکو در قبال گزارش آمانو نباید به نوسان مقطعی و ماهیتاً کوتاه‌مدت بازی «تاکتیکی» روسیه در پروندة هسته‌ای ایران نگاه «راهبردی» داشت. چرا که همان طور که اشاره شد، مهم‌ترین متغیر در مواضع روسیه در این خصوص، روابط این کشور با امریکا است. نظر غالب روس‌ها بر این است که دو اصل مهمِ ممانعت از نظامی شدن برنامة هسته‌ای ایران و ممانعت از سوق سیاست خارجی تهران به سوی واشنگتن را می‌توانند در تعامل نزدیک‌تر با امریکا و نه ایران محقق کنند. از سوی دیگر، انتظار اینکه روسیه روابط تاکتیکی با ایران را فدای تعاملات راهبردی خود با امریکا کند، اساساً غیرمنطقی است. با این ملاحظه، دستگاه دیپلماسی ایران باید با در نظرداشتِ این واقعیت و اتخاذ دیپلماسی هشیارانه در قبال روسیه (به نحوی که سبب امتیاز‌گیری بی‌مورد مسکو از تهران نشود)، از ظرفیت‌ این کشور به ویژه در شورای امنیت (به هر نسبت ممکن) برای کاهش فشارهای غرب علیه خود استفادة تاکتیکی نماید.

پانوشتها
[1]. Геннадий Гатилов

نویسنده: علیرضا نوری
منبع: سایت مؤسسه مطالعات ابرار معاصر تهران /  22 آبان 1390
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد