مقدمه
دومای دولتی روسیه به عنوان مجلس دوم یا مجلس سُفلی، نهاد اصلی قانونگذاری این کشور است. طبق اعلام رسمی کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه انتخابات پنجمین دورة دوما روز 11 آذر (2 دسامبر) برگزار خواهد شد. این نهاد دارای 450 نماینده است که در چهار دورة قبل نیمی از آنها بر اساس اصل اکثریت نسبیِ هر حوزه یک نماینده، مستقیماً از سوی مردم انتخاب و 225 نمایندة دیگر بر اساس اصل گزینش تناسبی[1] و بر اساس لیست اعلامیِ احزابی که حداقلِ 5 درصدی را در انتخابات کسب میکردند، متناسب با آراء بدست آمده انتخاب و معرفی میشدند.
اما بر اساس قانون جدید انتخابات در این دوره کلیة نمایندگان بر اساس اصل گزینش تناسبی و بر اساس لیستهای حزبی انتخاب خواهند شد و برخلاف دورههای قبل تنها احزابی قادر به راهیابی به دوما خواهند بود که حداقل 7 درصد آراء را در انتخابات کسب کنند. هماکنون حزب روسیة متحد[2] با 222، حزب کمونیست[3] با 52، حزب مام میهن[4] 37، حزب لیبرال دموکرات[5] با 36، حزب مردم[6] با 17، حزب یابلاکا[7] با 4، حزب اتحاد نیروهای راست[8] با 3 و حزب کشاورزان[9] با 2 نماینده مهمترین احزاب حاضر در دومای چهارم هستند.[10]
برای شرکت در انتخابات دورة پنجم دوما 14 حزب ثبت نام کردند که پس از بررسی صلاحیت آنها در کمیسیون مرکزی انتخابات، (بر اساس قانون جدید انتخابات) صلاحیت 11 حزب (احزاب؛ کمونیست، لیبرال دموکرات، روسیة متحد، حزب عدالت[11]، اتحاد نیروهای راست، یابلاکا، میهندوستان روسیه[12]، حزب دموکراتیک روسیه[13]، نیروی مدنی[14]، کشاورزان و حزب عدالت اجتماعی[15]) تأیید و صلاحیت سه حزب (احزاب؛ حزب سبز[16]، حزب صلح و وحدت[17] و حزب اتحاد مردم[18]) رد شد.
بر این اساس و طبق اعلام کمیسیون مرکزی انتخابات 4500 کاندید در قالب 11 حزب در انتخابات 11 آذر با هم رقابت خواهند کرد.[19] بنا به اظهار ولادیمیر شوروف رئیس کمیسیون مرکزی انتخابات روسیه؛ 330 ناظر خارجی برای نظارت بر این انتخابات دعوت شدهاند که تا 3 آذر (24 نوامبر) روادید برای 200 نفر آنها ارسال شده است. طبق اعلام مجمع پارلمانی شورای اروپا، 55 نمایندة از سوی این شورا برای نظارت بر این انتخابات به روسیه اعزام خواهند شد. اما بر اساس اعلام سازمان امنیت و همکاری اروپا (او اس سی ای)، به واسطة وجود برخی موانع «بیسابقه» از جمله عدم صدور روادید برای برخی ناظران این شورا، این نهاد قادر نخواهد بود در فرایند نظارتی این انتخابات شرکت کند. هر چند به ادعای شوروف مدارک لازم برای حضور نمایندگان این سازمان به موقع برای آنها ارسال شده، اما این نهاد روسیه را به عدم همکاری با آن متهم میکند.[20]
با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات گمانهزنیها در خصوص وضعیت و میزان موفقیت گروهها و احزاب مختلف حاضر در این انتخابات به اوج خود رسیده است. بر اساس تحلیلها و نظرسنجیها حدود 62 تا 65 درصد واجدین شرایط در انتخابات 11 آذر (2 دسامبر) شرکت خواهند کرد و حزب روسیة متحد از بیشترین بخت برای پیروزی در این انتخابات برخوردار است. طبق نظرسنجیهای مرکز پژوهشهای افکار عمومی روسیه (وی تس ای اُ ام)[21] که در روزهای باقیمانده به انتخابات، هر دو - سه روز یکبار انجام میشود، حزب روسیة متحد حدود 60 تا 65 درصد آراء را به خود اختصاص خواهد داد و به راحتی اکثریت قانونی دوما را اختیار خواهد گرفت. طبق این نظرسنجیها بجز حزب روسیة متحد، تنها حزب کمونیست خواهد توانست مانع 7 درصدی را برای کسب کرسیهای دوما بر اساس اصل گزینش تناسبیِ لیستهای حزبی پشت سر بگذارد.[22]
هر چند در نظرسنجیهای دیگر به درصدهای متفاوتی اشاره میشود، اما در نهایت بیشترین بخت پیروزی به حزب روسیة متحد داده میشود. بر اساس نظرسنجی روز 27 آبان (18 نوامبر) بنیاد افکار عمومی روسیه، این حزب 57 درصد آراء را کسب خواهد کرد و حزب کمونیست و حزب لیبرال دموکرات هر یک با حدود 8 درصد بختهای دیگر پیروزی در این انتخابات هستند. در میان سایر احزاب شرکتکننده تنها حزب کشاورزان به زحمت کمی بیش از 2 درصد آراء و احزاب دیگر از جمله اتحاد نیروهای راست در سطح 1 درصد متوقف خواهند ماند و حتی شانسی برای حزب یابلاکا در نظر گرفته نمیشود.
در مجموع بر اساس این نظرسنجیها دومای پنجم با چهار حزب عمدة؛ روسیة متحد، کمونیست، لیبرال دموکرات و عدالت روسیه تشکیل خواهد شد و با احتساب حدود 60 درصد آراء برای حزب روسیة متحد، سه حزب دیگر برای کسب حدود 40 درصد آراء باقیمانده، با یکدیگر رقابت خواهند کرد. طبق این تحلیلها، در دومای آینده حزب روسیة متحد در بهترین حالت به تنهایی و در بدترین حالت با حتی جذب نمایندگان مستقل خواهد توانست اکثریت دوما را به دست بگیرد. احزاب کمونیست و لیبرال دموکرات موقعیت فعلی خود را کمابیش حفظ خواهند کرد و حزب عدالت روسیه میتواند چهارمین فراکسیون دومای پنجم باشد.[23]
احزاب اصلی حاضر در رقابتهای انتخاباتی
حزب روسیة متّحد
حزب روسیة متّحد حزبی میانهرو و مهمترین حامی دولت در دوما است. این حزب فروردین 1380 (آوریل 2001) در نتیجة ادغام احزاب میهن – تمام روسیه و حزب اتّحاد شکل گرفت و هر چند حزبی تازه تأسیس است، اما عمدتاً به واسطة محبوبیت پوتین در انتخابات فدرال و محلی سالهای اخیر به موفقیتهای قابل ملاحظهای دست یافته است. در انتخابات سال 1382 (2003) دوما این حزب توانست با کسب 37 درصد آراء 222 کرسی را در اختیار بگیرد و پس از ائتلاف با برخی نمایندگان احزابِ مردم، اتحاد نیروهای راست و حتی یابلاکا و حدود 60 تا 68 نمایندة مستقل، با کنترل بیش از 305 کرسی اکثریت قانونی این مجلس را در اختیار گرفت به نحوی که این اکثریت به حزب روسیة متّحد توان بازبینی قانون اساسی را نیز میدهد.
حزب روسیة متّحد 88 کرسی از 178 کرسی شورای فدراسیون را نیز در اختیار دارد و در انتخابات ریاستجمهوری سال 1383 (2004) با حمایت از پوتین در پیروزی او مؤثر بود. تعدادی از وزراء دولت پوتین، فرمانداران و مقامات مناطق و سایر مقامات ارشد دولتی در سراسر روسیه از اعضای این حزب هستند. باریس گریزلف رئیس فعلی حزب روسیة متّحد (از آبان 1381 (نوامبر 2002)) و وزیر پیشین کشور هماکنون رئیس دوما است. طبق ادعای وبسایت این حزب در مهر 1385 (15 اکتبر 2006) حزب مذکور 1150000 عضو، 2600 دفتر محلی و 19856 دفتر موقت در سراسر روسیه دارد.[24]
هر چند پوتین رسماً عضو هیچ حزبی از جمله حزب روسیة متّحد نیست، اما رابطة نزدیکی با اعضاء این حزب دارد و این حزب نیز سازوکار مهمی در حکومتمداری او محسوب میشود. حزب روسیة متّحد دارای دو جناح عمده؛ جناح تکنوکراتها (دیوانسالارهای اقتصادی) و طیف بزرگ پترزبورگ (دیوانسالارهای سیاسی) است. هر چند پوتین به جناح پترزبورگ نزدیکتر است، اما در عمل از منافع کل این حزب حمایت میکند.[25]
حزب کمونیست
اغلب از حزب کمونیست فعلی به عنوان جانشین حزب کمونیست شوروی نام برده میشود، اما این حزب در کنار مشی مارکسیستی– لنینیستی بر ویژگیهای متمایز خود از آن حزب از جمله میهندوستی و ملیگرایی تأکید میکند. در حال حاضر گرایشها و دیدگاههای اقتصادی این حزب شباهت زیادی به اصول احزاب سوسیال دموکرات دارد. این حزب در دهة 70 (90 م) با ادعای نمایندگی نومانکلاتورای جدید، مقامات منطقهای و ملیگراها و با وعدة تلاش برای ایجاد فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باثباتتر در شرایطی که مشخصة اصلی آن بینظمیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بود، توانست در عرصة سیاسی به جایگاه قابل ملاحظهای دست یابد.
موقعیت رو به رشد این حزب در انتخابات آذر 1374 (دسامبر 1995) دوما با شکست یلتسین و حزب او (روسیة ما) آشکارتر شد. این حزب در انتخابات سال 1378 (1999) دوما، علیرغم کاهش کرسیهای آن از 35 به 25 درصد نسبت به دورة قبل توانست با کسب 113 کرسی موقعیت برتر خود در این نهاد را حفظ کند. این حزب در دومای چهارم با 52 نماینده هر چند دومین حزب مهم در دوما است، اما در مقام اپوزیسیون از توان تأثیر اندکی برخوردار است.[26]
حزب لیبرال دموکرات
حزب لیبرال دموکرات در سال 1368 (1989) شکل گرفت، از آن زمان تاکنون ولادیمیر ژیرینفسکی رهبر آن است و هماکنون با 36 کرسی چهارمین حزب مهم در دومای فعلی محسوب میشود. این حزب خود را حزبی با مشی دموکراتیک، میانهرو و طرفدار اصلاحات معرفی میکند، اما به ویژه از نظر تحلیلگران خارجی به واسطة اعتقاد به اتحّاد مجدد پانزده جمهوری دورة شوروی، تحت رهبری قدرتمندانه روسیه با پانزده فرماندار انتصابی از سوی مسکو و زبان واحد روسی و تأکید بر الحاق لهستان، آلاسکا و فنلاند به این مجموعه بر اساس مرزهای امپراتوری روسیه، حزبی با گرایشهای ملیگرایانه افراطی و امپریالیستی است و هیچ اعتقادی به اصول لیبرالیسم و دموکراسی آن گونه که از نام آن برمیآید، در تفکرات این حزب وجود ندارد.
از سوی دیگر و به عقیدة برخی تأکید بر مواضع ملیگرایانة از سوی این حزب عمدتاً برای جلب حمایت مردم بوده و در عمل تعهدی خاصی از سوی آن به این اصول نیز دیده نمیشود. بر این اساس و با توجه به عملکرد حزب لیبرال دموکرات طی سالهای اخیر این حزب را میتوان یکی از بیثباتترین احزاب روسیه در تعهد به اصول اعلامی خود دانست. این حزب با تقریباً دو برابر شدن کرسیهای خود در انتخابات سال 1382 (2003) دوما (36 کرسی) نسبت به سال 1378 (1999) (17 کرسی) به قدرت قابل توجهی دست یافت و به عنوان چهارمین حزب مهم در عرصة سیاسی روسیه مطرح شد.[27]
حزب عدالت
حزب عدالت آبان 1385 (28 اکتبر 2006) در نتیجة ائتلاف احزاب رُدینا، زندگی و بازنشستگان تشکیل شد و هماکنون سرگئی میرونف رئیس شورای فدراسیون روسیه و رهبر سابق حزب زندگی، رهبر این حزب است. از منظر تحلیلگران حزب عدالت حزبی پیچیده در عرصة سیاسی روسیه است، به این معنا که این حزب به واسطة ماهیت ائتلافی آن، همزمان ترکیبی از مخالفین و طرفداران کرملین را در خود جای داده است.
این ویژگی باعث انعطافپذیری زیاد این حزب شده، به این نحو که این حزب با ابراز تمایل خود به ائتلاف، شعارهای چپگرایانه و مخالفت با حزب روسیة متحد به جناح مخالف نزدیک میشود و در عین حال با جدا کردن مسئلة کرملین و حزب روسیة متحد در سطح وسیعی به حمایت خود از پوتین و دولت او ادامه میدهد. این حزب پس از حزب روسیة متحد بیشترین نزدیکی را به دولت دارد و حمایت کامل خود را از پوتین را بارها اعلام کرده است.[28]
احزاب میانهرو (حزب اتحاد نیروهای راست (سی پی سی)، حزب یابلاکا)
حزب اتحاد نیروهای راست و حزب یابلاکا دو حزب عمدة روسیه با گرایشهای لیبرال و غربگرا میباشند. حزب اتحاد نیروهای راست با ادغام دو حزبِ جنبش راست[29] به رهبری باریس نمتسف و نیروی جدید[30] به رهبری سرگئی کریینکو (نخستوزیر سابق) شکل گرفت و در انتخابات آذر 1378 (دسامبر 1999) توانست با کسب 5/8 درصد آراء 29 کرسی دوما را کسب کند. حزب یابلاکا نیز در سال 1372 (1993) با حمایتهای گئورگی یاولینسکی، یوری بولدیرف و ولادیمیر لوکین تشکیل شد و در انتخابات آذر 1378 (دسامبر 1999) توانست با کسب 9/5 درصد آراء 21 کرسی را در دوما به دست آورده بود.
این دو حزب علیرغم تعداد اندک کرسیهای خود در دومای 1378 (1999) پس از حزب کمونیست، اتحاد و میهن تمام روسیه بیشترین کرسیها را در اختیار داشتند و از قدرت نسبی برخوردار بودند.[31] این دو حزب در انتخابات دومای سال 1382 (2003) نتوانستند حداقل 5 درصدی (بر اساس اصل گزینش تناسبی لیست احزاب) را برای کسب کرسی در دوما بدست آورند و هر چند برخی کرسیها را بر اساس اصل اکثریت نسبی بدست آوردند (حزب یابلاکا 4 کرسی و حزب اتحاد نیروهای راست 3 کرسی)، بسیاری از اعضاء آنها بطور رسمی و غیررسمی به فراکسیون حزب روسیة متّحد ملحق شدهاند.
این دو حزب علیرغم تفاوت ریشهها، دیدگاهها و دشمنی رهبران خود (گئورگی یاولینسکی و آناتولی چوبایس) به واسطة ضعف در برابر سایر احزاب، برای انتخابات دومای شهر مسکو (آذر 1384 (دسامبر 2005)) و مخالفت با قانون جدید احزاب که از سوی دولت پیشنهاد شده و شرایط را برای احزاب ضعیف محدود میکرد، تصمیم به ائتلاف گرفتند. آنها از این طریق 11 درصد آراء این انتخابات را کسب کردند و با توجه به این موفقیت و برای مقابلة مؤثرتر با یکهتازی حزب روسیة متحد، در رقابتهای انتخاباتی آذر (دسامبر) نیز در کنار یکدیگر و در ائتلاف «روسیة دیگر» به همراه سایر مخالفین حزب روسیة متحد فعالیت میکنند.[32]
حمایت دولت از حزب روسیة متحد و موقعیت ضعیف سایر احزاب
پوتین 30 آبان (21 نوامبر) در جمع هزاران هوادار خود اعلام کرد؛ «مهمترین اهمیت انتخابات دوما این است که مقدمه و تضمینی برای انتخابات ریاستجمهور آینده است و اگر حزبی در انتخابات آذر (دسامبر) پیروز شود، پیروز انتخابات اسفند (مارس) نیز خواهد بود». بر اساس این اظهارنظر و با توجه به شرایط سیاسی روسیه، مخالفین معتقدند با توجه به اینکه سیاستمدارن کرملین پیروزی در این انتخابات را محملی برای حفظ قدرت خود در سالهای آتی میدانند، تمام تلاش خود را حتی از راههای غیرقانونی برای پیروزی حزب قدرت (حزب روسیة متحد) به کار گرفتهاند.[33] پوتین در جمع هواداران خود رسماً از آنها خواست به حزب روسیة متحد رأی دهند.
به اظهار او حزب روسیة متحد باید اکثریت را در دوما بدست گیرد تا این نهاد به «مجمع پوپولیستها» تبدیل نشود.[34] ولادیمیر بایکف رئیس مؤسسة افکار عمومی روسیه معتقد است؛ حمایت مستقیم پوتین از حزب روسیة متحد و موافقت او با درخواست این حزب مبنی بر قرار گرفتن نام او در سرلیست سراسری حزب روسیة متحد، بیشترین تأثیر را در موقعیت به شدت برتر کنونی این حزب در رقابتهای انتخاباتی داشته است. اما به اعتقاد او این اقدام پوتین با برخی لطمات به پرستیژ او در مقام رئیسجمهور همراه بوده و موقعیت او را نزد افکار عمومی از رهبری مردمی به رهبری حزبی تنزل داده است. از سوی دیگر این اقدام او دستاویزی برای تحکیم مواضع مخالفین حزب روسیة متحد فراهم کرده، به برخی اتهامات به دولت در خصوص رعایت عدم تساوی حقوقی احزاب در مبارزات انتخاباتی دامن زده و سلامت مبارزات انتخاباتی را به نحو آشکارتری زیر سئوال برده است.[35]
سرگئی میرونف رئیس حزب عدالت و رئیس شورای فدراسیون روسیه در خصوص اقدام حزب روسیة متحد در برگزاری همایش بزرگ طرفداران پوتین که با تبلیغات وسیع انتخاباتی و حضور پوتین همراه بود و تقریباً مورد اعتراض کلیه احزاب حاضر در رقابتهای انتخاباتی قرار گرفت، اظهار داشت؛ «متأسفانه در روند مبارزات انتخاباتی، قانون انتخابات به کرّات نقض میشود و یکی از بزرگترین ناقضان این قانون، حزب روسیة متحد است». او در خصوص همراهی پوتین با حزب روسیة متحد در رقابتهای انتخاباتی اظهار داشت؛ «من نه به عنوان رئیس حزب عدالت، بلکه به عنوان یک شهروند روس مایل نیستم رئیسجمهور منتخب، ملیِ و غیرحزبی، خود را به این «اتحادیة دیوانسالارهای اقتصادی» منتسب کند».[36]
آندره لیپسکی طی مقالهای در روزنامة نووایا گازیتا تحت عنوان «آنها از چه میترسند؟» این سئوال را مطرح میکند که چرا مقامات کرملین با وجود کنترل کامل بر روند انتخابات همچنان بر فشار خود بر مخالفین ادامه میدهند. به عقیدة او و روزنامة متبوعش مبارزات انتخاباتی در روسیه یک نمایش بیمعنی است. قانون انتخابات پیروزی قاطع «حزب رئیسجمهور» را در سالهای اخیر (انتخابات شورای فدراسیون و مناطق) و نیز در انتخابات 11 آذر (2 دسامبر) تضمین کرده و میکند و این قانون کاملاً به نفع حزب قدرت (حزب روسیة متحد است.
به عقیدة وی تلوزیونهای ملی به طور کامل از یک منبع خبری به یک ابزاری سیاسی– تبلیغی برای اهداف و نتایج مشخص تبدیل شدهاند. (دیدار اخیر پوتین با هوادارانش که با اهداف تبلیغات انتخاباتی وسیع همراه بود از شبکههای دولتی از جمله شبکة خبر این کشور تقریباً به طور کامل پخش شد). لذا مردم در روز 11 آذر (2 دسامبر) منتظر نمایشِ ملی دموکراسی حاکمیتی کرملین با نتایج مشخص آن خواهند بود.[37]
مخالفین به موارد مختلفی از اقدام دولت بر علیه مخالفین و به نفع حزب روسیة متحد اشاره میکنند. به عقیدة آنها شهردار مسکو در اقدامی آشکار علیه مخالفین، با درخواست و اصرار ائتلاف «روسیة دیگر» (ائتلاف مخالفین دولت) مبنی بر برگزاری تجمع با شعار «روسیة بدون پوتین» در روز 3 آذر (24 نوامبر) در میدان پوشکین مسکو و برگزاری راهپیمایی پس از خاتمة آن به سوی ساختمان کمیسیون مرکزی انتخابات مخالفت و تنها به آنها اجازه برگزاری تجمع آرام (بدون راهپیمایی) در میدان ساخارف را داد. شهردار مسکو به مخالفین هشدار داده بود که در صورت اصرار به برگزاری راهپیمایی، مجوز تجمع آنها لغو و با هر گونه راهپیمایی به عنوان یک اقدام غیرقانونی برخورد خواهد شد.[38]
به هر ترتیب 3 آذر (24 نوامبر) این تجمع و راهپیمایی متعاقب آن تحت عنوان «راهپیمایی مخالفان» با حضور حدود 1000 نفر از طرفداران احزاب مخالف در میدان ساخارف برگزار شد که در پایان با دستگیری گری کاسپاروف رهبر جبهة اتحاد مدنی و تعداد دیگری از رهبران مخالفان همراه بود. تجمع مخالفین در سایر شهرهای روسیه که قرار بود در همین روز برگزار شود نیز به علل مختلف برگزار نشد. این تجمع از جمله در سامارا، آستاراخان، تولا، رستوف، چلییابینسک، اُمسک و نازران برگزار نشد، در کالوگ، کراسنویارسک تعداد بسیار اندکی شرکت کردند و در نیژنی نووگوراد تجمع مخالفان غیرقانونی اعلام شد.[39] باریس ویشنیوسکی در مقالهای در روزنامة نووایا گازیتا تحت عنوان «آیا گوش شنوایی هست؟» مینویسد؛ هیچ اقدام و تبلیغات غیرقانونی در مبارزات انتخاباتی بدون مجازات نمیماند، مگر اینکه این اقدامات از سوی حزب روسیة متحد باشد.
به عنوان مثال مخالفین اشاره میکنند که بارها از فرماندار پترزبورگ و مقامات دولتی این شهر به دلیل فعالیتهای آشکار آنها در ادارات دولتی در حمایت از حزب روسیة متحد به دادستانی و کمیسیونهای انتخاباتی شکایت کرده، اما پاسخی نگرفتهاند. به عقیدة آنها وضعیت به گونه است که حتی کمیسیون مرکزی انتخابات شکایات علیه حزب روسیة متحد را اساساً قابل طرح نمیداند. از سوی دیگر به اظهار گئورگی یاولینسکی رهبر حزب یابلاکا، حزب متبوع وی بارها با تخریب ستادها، تخریب و توقیف بیدلیل وسایل تبلیغاتی و فشار بر کاندیداهای خود در مناطق برای انصراف از شرکت در انتخابات مواجه بوده و شکایت این حزب به مراجع قانونی برای توقف این اقدامات غیرقانونی راه به جایی نبرده است.[40]
به هر ترتیب با توجه به شرایط سیاسی موجود روسیه به نظر میرسد میتوان با نظر عامة تحلیلگران موافق بود و دور از انتظار نیست که روز 11 آذر (2 دسامبر) در جدال نابرابر احزاب روسیه، حزب روسیه متحد قاطعانه به عنوان پیروز انتخابات معرفی شود.
پانوشتها
[1]. Proportional Representation
[2]. United Russia party
[3]. Communist party
[4]. Motherland of Russia
[5]. Liberal Democratic party
[6]. People’s party
[7]. Yabloko
[8]. Union of right Forces
[9]. the Agrarian Party of Russia
[11]. Fair Russia (Russia of Justice)
[12]. Patriots of Russia
[13]. the Democratic Party of Russia
[14]. Civil Force
[15]. Party of Social Justice
[16]. the Green Party
[17]. the Party of Peace and Unity
[18]. People's Union
[29]. Right Cause
[30]. New Force
نویسنده: علیرضا نوری
منبع: سایت مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) / 10 آذر 1386