علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

بایسته‌های حضور روسیه در گروه هشت

مقدمه
حضور یک و نیم‌ دهه‌ای روسیه در «گروه هشت» چه به صورت میهمان، عضو ناظر و یا دائم همواره با انتقادها و ابراز تردید‌هایی در خصوص شایستگی آن برای حضور در این نهاد همراه بوده است.  در برخی مقاطع از جمله پس از تحولات نظامی مرداد ماه در قفقاز جنوبی، این انتقادات تا به آنجا پیش رفت که حتی برخی رأی به اخراج روسیه از این نهاد دادند. علی‌رغم این انتقادها، نگاهی گذرا به جایگاه فعلی روسیه در عرصة بین‌المللی حکایت از تقویت قابل تأمل مؤلفه‌های قدرت آن و واهی نبودن مدعای مقامات کرملین مبنی بر مشکل بودن مدیریت روندهای منطقه‌ای و جهانی بدون حضور روسیه دارد.

تحولات نظامی مردادماه در قفقاز جنوبی و واکنش نظامی روسیه به تهاجم گرجستان به اوستیای جنوبی، اسبابی برای تشدید انتقاد غرب از این کشور بود. غربی‌ها که در برابر واکنش سریع و قاطع مسکو علیه تفلیس غافل‌گیر شده و در فضای پس از جنگ نیز نتوانستند اقدامِ عملیِ کارآمدی برای آنچه ضرورت تنبیه روسیه می‌خواندند انجام دهند، با لفاظی‌های صِرفْ تلاش کردند مانع از تکرار رفتارهایِ (به اعتقاد آنها) تهاجمی در سیاست خارجی و احیاء تمایلات هژمونی‌طلبانة این کشور شوند. یکی از مهم‌ترین تهدیدها در این خصوص، طرحِ بحث اخراج روسیه از «گروه هشت» است که حتی در کلام برخی مقامات رسمی غربی نیز نمود یافت.

بایسته‌های حضور روسیه در «گروه هشت»
«گروه هشت» از جمله نهاد‌های مهم بین‌المللی است که حضور در آن برای روسیه به لحاظ پرستیژ سیاسی و منافع اقتصادی حائز اهمیت بسیار بوده و است. تقویت چندجانبه‌گرایی در تعاملات منطقه‌ای و بین‌المللی، تسریع در روند همگرایی با اقتصاد جهانی، ایجاد شرایط مطلوب خارجی برای توسعة اقتصادی و اجتماعی و تحکیم جایگاه سیاسی این کشور در عرصة بین‌الملل از جمله مهم‌ترین اهداف حضور مسکو در این نهاد است. فرآیند پیچیده و طولانی عضویت روسیه در این نهاد که از سال 1370 و با حضور گورباچف در حاشیة نشست سران «گروه هفت» در لندن آغاز شد، با تحولات بسیار همراه بوده است. 

مهم‌ترین نکتة حائز تأمل در سراسر دورة حضور روسیه در این نهاد، ابراز تردید سیاست‌مداران و تحلیل‌گرانِ مختلف است که با اسناد به دلایل و شاخص‌های متفاوت نسبت به وجاهت حضور این کشور در «گروه هشت» اعتراض کرده‌اند. منتقدان با اشاره به تعریف «گروه هشت» به عنوان مجمع کشورهای دموکراتیکِ صنعتی، معتقدند روسیه با هر دو وجه این تعریف مشکل دارد و به عبارتی نه صنعتی و نه دموکراتیک است. آنها با اشاره به کوچک اقتصاد روسیه و فقدان آزادی در نظام‌ سیاسی آن، که در سند تأسیس «گروه شش» از آنها به عنوان اصول اساسی یاد شده، معتقدند حضور مسکو این اصول اساسی را زیر سئوال برده است.

نمود عینی‌ این ابراز تردیدها، نحوه نام بردن منابع خبری از روسیه هنگام اشاره به حضور آن در این نهاد است. به عنوان نمونه بیشتر منابع خبری این کشور از جمله روزنامه‌های «ایزویستیا» و «گازی‌یتا رو» در پوشش خبری نشست سران «گروه هشت» در توکیو (1387) از اصلاح «بال‌شایا واسمی‌یورکا» به معنی «هشت کشور بزرگ» استفاده کردند و لس‌آنجلس تایمز نیز عبارت ««گروه هشت» متشکل از هفت کشور پیشروی صنعتی و روسیه» را ترجیح داد. منابع خبری غربی در پوشش نشست «گروه هشت» در امریکا که آبان‌ماه برای بررسی برون‌رفت‌های ممکن از بحران اقتصادی جهانی و بدون حضور روسیه برگزار شد، نیز بدون هیچ توضیحی از عبارت «گروه هفت» استفاده کردند. 

به تأکید منتقدان، پذیرش اولیة حضور روسیه در این نهاد در سال 1370 به عنوان میهمان، نه به واسطة شایستگی‌های اقتصادی و دموکراتیک آن، بلکه بهانه‌ای برای مهار رفتارهای پیش‌بینی‌ناپذیر این کشور در آن مقطع زمانی خاص و دور کردن هرچه بیشتر نخبگان آن از اندیشه‌های کمونیستی بود. به اظهار آنها جانبداری بلر و کلینتون از عضویتِ ناظر روسیه در این نهاد در سال 1377 هدیه‌ای به یلتسین به پاس اصلاحات سیاسی و اقتصادی او به روش مورد نظر غرب بود. آنها اعطای میزبانی «گروه هشت» به پترزبورگ در سال 1385 را نیز مابه‌ازاء واشنگتن به مسکو به واسطة همراهی غیرمنتظرة آن با ائتلاف ضدتروریسم، زیر شرایط احساسی خاص حملات 20 شهریور و جنگ افغانستان می‌دانند.

کوچکی و محوریت دولت در روندهای اقتصادی و فاصلة آن با مدل اقتصاد بازار، روند کُند توسعة دموکراسی، سیاست خارجی اقتدارگرایانه به ویژه در حوزة «خارج نزدیک» و اختلاف دیدگاه با سایر اعضاء در خصوص تحولات بین‌المللی از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌هایی است که منتقدین بر اساس آنها، عضویت مسکو در این نهاد را غیرموجه ارزیابی می‌کنند. در این بین واکنش قاطع روسیه علیه گرجستان در بحران قفقاز جنوبی، اسبابی برای تشدید انتقادات مخالفینِ حضور مسکو در «گروه هشت» بود، تا این بار زیر عنوان تنبیه خواستار اخراج این کشور از این نهاد شوند. در مقابل، مقامات کرملین، نه تنها وقعی به این فشارها ننهادند، بلکه با آزمایش موشک راهبردی «سینوا»، ارتقاء مؤلفه‌های نظامی، تکنولوژیکی و به نحوی اقتصادی خود را به رخ غرب کشیدند.

مرور تحولات سال‌های اخیر نیز مؤید آن است که روسیه با دست‌یابی به پیشرفت‌های قابل ملاحظة در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی، به ویژه جایگاه برتر آن در بازار انرژی، توانسته تردیدها نسبت به وجاهت حضور خود در این نهاد را به طور نسبی کاهش دهد. ضمن عنایت به تأثیر غیرقابل اغماضِ ریزش پترودلارها در روند توان‌‌یابی روسیه، تدابیر سیاست‌مداران این کشور به انجام اصلاحات اقتصادی، اتخاذ رویکردهای کارآمد در عرصة خارجی و برنامه‌ریزی‌های بلندمدت برای نوسازی نظامی نیز در این روند حائز تأثیر مؤثر دانسته می‌شود. 

بر اساس گزارش بانک جهانی روسیه در سال 1386 با رشد اقتصادی 4/7% و 289/1 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، دهمین اقتصاد جهان بوده و به ادعای ایگور شووالوف معاون اول نخست‌وزیر (پوتین) تا پایان سال 1387 موقعیت خود به عنوان ششمین اقتصاد جهان را تثبیت خواهد کرد. افزون بر این، روسیه با تأکید بر تثبیت موقعیت خود به عنوان «ابرقدرت انرژی»، برای اولین بار در دورة پس از شوروی به پی‌گیری رویکرد تهاجمی در حوزة خارجی اقدام کرده است.

در عرصة سیاسی نیز دولت‌‌مردان روسیه با تأکید بر توسعة مفهوم «دموکراسی حاکمیتی» به عنوان اساس مفهوم ملی، تلاش کردند به غربی‌ها بفهمانند که این کشور مجموعه ارزش‌های خاص خود را دارد، بر اساس آن رفتار خواهد کرد و بیش از این دخالت‌ آنها در امور داخلی خود از جمله انتقاد به فقدان دموکراسی را بر نخواهد تابید. نخبگان روسیه از جمله مدویدیف به تکرار در پاسخ به انتقادها در خصوص روندهای غیردموکراتیک و اقتصاد دستوری در این کشور، ضمن پذیرش فراگیریِ جهان‌شمول ارزش‌های دموکراتیک و اقتصاد بازار به عنوان مؤلفه‌های اصلی حیات سیاسی و اقتصادی عصر حاضر، تحقق مطلوب این دو عنصر را در بستر تاریخی و ویژگی‌های ملی هر کشور ممکن دانسته‌اند. 

به اعتقاد آنها عدم توجه بایستة غرب به این پیش‌زمینه‌ها و تلاش برای تحمیل سیستم سیاسی و مدل اقتصادی مورد نظر خود به سایر کشورها، به نتایج مصیبت‌باری همچون افغانستان و عراق منجر شده است. با این ملاحظه آنها بر حرکت آرام و مستمر روسیه به سوی دموکراسی و اقتصاد بازار، بر اساس مؤلفه‌های ملی خود تأکید دارند و فشارهای غرب در این زمینه را تنها با هدف نفوذگذاری ارزیابی و غیرموجه می‌دانند.

مرور تحولات نیز مؤید آن است که مسکو با اتکاء به تقویت مؤلفه‌های قدرت خود تا حدودی در فهماندن این مهم به شرکاء غربی خود که بدون مشارکت روسیه و ملاحظة منافع آن حل و فصل مسائل با مشکل همراه و از سوی دیگر حضور این کشور در تسریع رفع این مشکلات مؤثر است، موفق بوده است. اقدامات این کشور برای اعمال تأثیر بر روندهای جاری در حوزة «خارج نزدیک» (به ویژه گرجستان)، مخالفت‌های صریح با یک‌جانبه‌گرایی‌‌های امریکا، نقش‌آفرینی فعال در پروندة هسته‌ای ایران و کرة شمالی، دعوت از مقامات حماس به مسکو و شناسایی این جنبش، مخالفت با درخواست امریکا مبنی بر پذیرش حماس و حزب‌ا... به عنوان گروه‌های تروریستی، سیاست خاورمیانه‌ای جدید، عدم مسامحه در برابر موج سوم گسترش ناتو به شرق، تعمیق روابط با هند و چین، عدم پذیرش قاطع استقرار بخشی از سپر موشکی امریکا در اروپای شرقی، پی‌گیری دیپلماسی فعال در موضوع استقلال کوزوو و وتوی قطعنامة تحریم‌ها علیه زیمباوه از جمله تلاش‌های مسکو برای نمایش نفوذ افزون‌شدة سیاسی خود در حوزه‌های منطقه‌ای و عرصة بین‌المللی است.

در حوزه نظامی نیز باید به این نکته اشاره کرد که روس‌ها متأثر از ذهنیت‌هایِ همچنان امنیت‌محور خود، تنها امکان موجود برای هماوردی و ایجاد موازنه با غرب در کوتاه و بلندمدت را تقویت بنیة نظامی این کشور می‌دانند. با این ملاحظه تلاش روسیه برای تقویت توان‌ نظامی خود از یک سو بخشی از راهبرد کلان آن برای ارتقاء جایگاه و بازیابی نقشی مؤثر خود در عرصة بین‌الملل و از سوی دیگر واکنشی طبیعی به رویکرد ژئوپولیتیکیِ تهاجمی غرب فرض می‌شود. با همین ملاحظه طی سال‌های اخیر ارادة نیرومندی میان سیاست‌مداران این کشور برای تبدیل روسیه به یک قدرت نظامی استوار شده و اقدامات عملی نیز برای نوسازی نظامی مورد امعان نظر قرار گرفته است. 

در همین راستا بودجة دفاعی روسیه طی سال‌ها اخیر طی روندی صعودی افزایش یافته، به نحوی که در سال‌ 1386 با رشد 30 درصدی به رقم 4/32 میلیارد دلار، بالاترین میزان خود پس از فروپاشی شوروی رسید. دولت پوتین بهمن 1385 از برنامة 189 میلیارد دلاری برای نوسازی توانمندهای نظامی روسیه خبر داد که طی آن تا سال 1394 سلاح‌های جدید به ویژه موشک‌های بالستیک بین‌قاره‌ای‌ جایگزین بیش از نیمی از سلاح‌های قدیمی خواهند شد.

از سرگیری پرواز بمب‌افکن‌های دورپرواز هسته‌ای «تی‌‌‌یو 95» و «تی‌یو 160» پس از 16 سال وقفه، انجام مانورهای منظم نظامی با چین و سایر کشورهای عضو پیمان شانگهای، افزایش مستمر بودجة نظامی، اعلام برنامه‌های بلندمدت نوسازی نظامی، تأکید ویژه بر توسعة فن‌آوری‌های پیشرفتة نظامی، برنامه‌های گستردة فروش تسلیحات، اعلام احتمال از سرگیری فعالیت پایگاه نظامی دریایی تارتاس در سوریه، رژه جت‌های جنگی و هشت هزار سرباز در میدان سرخ مسکو برای اولین بار پس از فروپاشی شوروی، طرح موضوع استقرار هواپیماهای راهبردی در کوبا، آزمایش موشک «سینوا» با برد تقریبی 12 هزار کیلومتر، برگزاری مانور مشترک با ونزوئلا و تهدید به استقرار موشک‌های اسکندر در کالینینگراد از جمله تلاش‌های ملموس روسیه برای نمایش تقویت توانمندی‌های نظامی خود است.

ملاحظة تحولات بازگفته حکایت از آن دارد که طی سال‌های اخیر تحولات فزایندة منطقه‌ای و بین‌المللی، تدابیر سیاست‌مداران و ریزش دور از انتظار پترودلارها اسبابی برای تقویت‌ مؤلفه‌های مختلف قدرت روسیه و به تبع آن تقویت نسبی جایگاه این کشور در ترتیبات بین‌المللی بوده‌اند. به همین واسطه، ضمن التفات به اقتصاد همچنان ضعیف روسیه، باید هرچند به طور نسبی با نظر سیاست‌مداران این کشور که تلاش دارند به غرب بفهماند، نباید با روسیه فعلی هم‌مانند روسیة دهة 70 (90 م) رفتار کنند و باید تقویت نقش و جایگاه آن را به عنوان یک واقعیت بپذیرد، موافق بود. هم از این رو، بایدِ حضور روسیه در «گروه هشت» بخشی از این واقعیت خواهد بود.

نویسنده: علیرضا نوری
منبع: دیپلماتیک همشهری، آبان و آذر 1387، شماره 3(30 و 31)، صص 37-36.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد