چکیده
مرور تاریخ و فرهنگ سیاسی روسیه حاکی از آن است که نخبگان «سختاندیش» این کشور همواره به مؤلفة نظامیِ قدرت به عنوان اولویتی غیرقابل اغماض مینگریستهاند. این میراث در دورة پس از شوروی، علیرغم تحولات بسیار در عرصههای عملی و نظری سیاست بینالملل، همچنان مورد توجه رهبران این کشور بوده است. واکنش به پیشرفتهای ژئوپولیتیکی و ژئوراهبردی غرب در حوزة نفوذ سنتی روسیه از جمله از طریق طرح گسترش ناتو به شرق و برنامة استقرار بخشی از سپر موشکی امریکا در اروپای شرقی و تلاش برای بازیابی جایگاه از دست رفته این کشور در عرصة بینالملل، دلیل پوتین برای تأکید مجدد بر این مؤلفة فرهنگ سیاسی از طریق پیگیری برنامههای گستردة نوسازی نظامی بود که در نوشتار حاضر در حد توان به بررسی چرایی و چگونگی این روند پرداخته میشود.
واژگان کلیدی: روسیه، غرب، توانمندی نظامی، اصلاحات نظامی، مسابقة تسلیحاتی
مقدمه
قدرت نظامی مترتب بر توانمندیهای یک کشور در درگیری نظامی از طریق عواملی چون فنون نظامی، جنگافزارها، نیروی انسانی و کارآیی است. این واقعیت که عنصر نظامی با التفات به تحولات پس از جنگ سرد و طرح مؤلفههای جدید قدرت از جمله اقتصادی و تکنولوژیکی، همچنان از مهمترین عناصر قدرت است، قابل تردید نیست و البته پر واضح است که این مؤلفه بدون پشتوانة اقتصادی و نرمافزاری کاملاً عقیم است. تبعات منفی فروپاشی شوروی علاوه بر سایر حوزهها، حوزة نظامی روسیه را نیز به شدت زیر تأثیر قرار داد. پس از فروپاشی حدود 85 درصد از امکانات نظامی شوروی به روسیه تعلق گرفت،[1]
حال آنکه 60 درصد اقتصاد آن به روسیه رسید که پشتوانة کمی برای حمایت از آن 85 درصد بود. فرسودگی تجهیزات، عدم آموزش و تمرین نیروها، کاهش سطح تخصص افسران، شیوع مصرف الکل و مواد مخدر بین نظامیان، افت روحی آنها و از همه مهمتر مشکلات اقتصادی ارتش و پرسنل آن[2] از جمله موارد ضعف این بخش در دورة پس از شوروی بود .(Arbatov 2003) نخبگان کرملین علیرغم تمام مشکلات دورة پس از شوروی، از یک سو به واسطة فرهنگ سیاسی تهدیدمحور خود و از سوی دیگر به لحاظ موقعیت ژئوپولیتیکی و ژئوراهبردی کشورشان که درگیری در موضوعات «سخت» برای آن ضرورتی غیرقابل اغماض محسوب میشود، تقویت توانمندیهای نظامی را از اصلیترین مؤلفهها برای احیاء جایگاه روسیه در عرصة بینالمللی میدانند.
آنها که سراسر سالهای پس از فروپاشی نظارهگر منفعل توسعهطلبیهای غرب در حوزة نفوذ سنتی کشورشان بودهاند، ضمن التفات به نقاط ضعف روسیه، تنها امکان موجود برای هماوردی و ایجاد موازنة نسبی با آن در کوتاه و بلندمدت را تقویت بنیة نظامی این کشور میدانند. با این ملاحظه تلاشهای روسیه برای تقویت توان نظامی خود به ویژه در دورة پوتین از یک سو بخشی از راهبرد کلان این کشور برای ارتقاء جایگاه و بازیابی نقش مؤثر خود در عرصة بینالمللی و از سوی دیگر واکنشی طبیعی آن به رویکرد ژئوپولیتیکی تهاجمی غرب فرض میشود .(Kramer 2007: A. 3)
از سرگیری پرواز بمبافکنهای دورپرواز هستهای «تیو-95» و «تیو-160» پس از 16 سال وقفه، انجام مانورهای منظم نظامی با چین و سایر کشورهای عضو پیمان شانگهای، افزایش مستمر بودجة نظامی، اعلام برنامههای بلندمدت نوسازی نظامی، تأکید ویژه بر توسعة فنآوریهای پیشرفتة نظامی،[3] پیگیری برنامههای گستردة فروش تسلیحات، اعلام احتمال از سرگیری فعالیت پایگاه نظامی دریایی تارتاس[4] در سوریه و رژه جتهای جنگی و هشت هزار سرباز در میدان سرخ مسکو برای اولین بار پس از فروپاشی شوروی در اردیبهشت 1387 از جمله نشانهها و تلاشهای ملموس دولت پوتین برای نمایش تقویت توانمندیهای نظامی روسیه بود که هر دو هدف بالا را به طور همزمان مطمح نظر داشت. با همین ملاحظه طی این دوره بر انجام اصلاحات نظامی به عنوان اولویتی مهم تأکید شد و برای عملیاتی کردن آن برنامههای کوتاه و بلندمدت متعددی مورد توجه قرار گرفت.
نوسازی و اصلاحات نظامی
هر چند در دورة یلتسین به ویژه به واسطة مشکلات اقتصادی برنامههای نوسازی نظامی به تأخیر افتاد، اما در دورة پوتین به مدد ریزش دور از انتظار پترودلارها به اقتصاد روسیه، متأثر از ملاحظات بازگفته و علیرغم اینکه دورنمای مسابقة تسلیحاتی با غرب و یا جنگ نظامی با یک طرف خارجی کاملاً بعید بود، نوسازی ارتش و تقویت توانمندیهای نظامی به عنوان یک مهم در دستورکار قرار گرفت و ارادة نیرومندی برای تبدیل این کشور به یک قدرت نظامی انسجام یافت. البته مسکو تلاش کرد با در نظر داشتن اصل عدمتقابل بیحاصل، بدون انگیختن حساسیتهای غرب به این امر مبادرت ورزد. بر همین اساس بودجة نظامی این کشور طی دورة پوتین با روندی منظم هرساله افزایش یافت.
این بودجه در سال 1384 با 28 درصد افزایش نسبت به سال 1383 به 18، در سال 1385 با 20 درصد افزایش به 20 (کمتر از بودجة نظامی عربستان) و در سال 1386 با حدود 30 درصد افزایش به 28 میلیارد دلار (کمتر از 5 درصد بودجة نظامی امریکا) رسید .(Russia’s Defense Spending Declines Faster Than for Other Nations 2006) پوتین در سخنرانی خود در شورای فدراسیون در اردیبهشت 1382 ضمن تأکید مجدد بر انجام اصلاحات نظامی، موضوع اصلی این اصلاحات را بازسازی اساسی و نوسازی تجهیزات، تقویت پرسنل نیروهای مسلح، افزایش کارآمدی نهادها و ساختارهای نظامی و ایجاد یک ارتش حرفهای، قدرتمند و مجهز برای حمایت از توسعة موفق آتی روسیه عنوان (Russian President’s Address to the Federal Assembly 2003) و بر تمرکز فعالیتها در این خصوص حول سه محور تأکید کرد؛
1- هدفمند کردن تخصیص نیرو و بودجه در ارتش با هدف افزایش کارآمدی آنها
2- نوسازی تجهیزات نظامی (متعارف و هستهای به ویژه در زمینة موشکی)
3- تمرکز سیاستگذاریهای نظامی در وزارت دفاع.(Shevtsova 2003: 26)
اصلاحات پوتین در حوزة نظامی و ارتش تا حدود زیادی برخلاف نظر نظامیان بود. او به دنبال ارتشی کوچکتر، تخصصیتر، مجهزتر و کارآمدتر بود تا بتواند علیه تروریسم، جدائیطلبی و دیگر تهدیدات نامتقارن مقابله کند، اما ژنرالهای ارتش بر بازیابی قدرت و جایگاه ارتش روسیه به وضعیت دورة شوروی تأکید داشتند. این اصلاحات از اسفند 1380 با تصمیم او مبنی بر کاهش 25 درصدی حجم نیروهای ارتش، افزایش بودجة و بازبینی سامانههای تسلیحاتی شکل تازهای به خود گرفت .(Hedenskog, Konnander, Nygren, Oldberg and Pursiainen 2005: 11) طی این دوره در مقاطع مختلف طرحهای متنوعی برای نوسازی نظامی در دستورکار قرار گرفت که از آن جمله میتوان به اعلام برنامة هشت سالة توسعة نظامی تا سال 1399 در دی 1380 و طرح توسعة فنآوریهای پیشرفته نظامی تا سال 1394 در بهمن 1380 اشاره کرد.(Zan 2004: 42)
دولت پوتین در همین راستا بهمن 1385 از برنامة 189 میلیارد دلاری نوسازی توانمندهای نظامی خبر داد که طی آن تا سال 1394 سلاحهای جدید جایگزین بیش از نیمی از سلاحهای قدیمی خواهند شد و توسعة موشکهای بالستیک جدید بینقارهای از جمله موشکهای بولاوا و سینِوا (با برد 5000 مایل و توان حملِ تا 10 کلاهک هستهای)، موشکهای «سس400»، سامانههای جدید ناوبری هوایی و زیردریایی، سامانههای جدید هشدار سریع راداری، نسل پنجم هواپیماهای جنگی، بمبافکنهای فوقصوت راهبردی «تیو160»، سه ناو جنگی و هواپیماهای باری جدید مورد توجه ویژه قرار خواهد گرفت .(Matthews 2007)
تفکر عمده در پس این برنامههای جاهطلبانه آن بود که روسیه باید ضمن آمادگی برای یک جنگ واقعیِ همزمان در سطوح جهانی، منطقهای و مرزی، از این طریق به احیاء جایگاه سیاسی از دست رفتة خود در عرصة بینالمللی اقدام کند.[5] آلکس پراودا[6] نیز با اشاره به این اظهار پوتین که «ضعف مورد تحسین هیچکس نیست»، تشدید فعالیتهای روسیه در حوزة نظامی را تلاشی برای تثبیت موقعیت بینالمللی آن میداند .(Chamberlain, Shipman and Holdsworth 2007) در ادامه به اختصار بررسی سه حوزة اصلی تمرکز راهبردهای اصلاحات نظامی در دورة پوتین که شاهد تحولات عمده نیز بوده پرداخته میشود.
جمعبندی
واقعیت غیرقابل تردید آن است که اقتصادی همچنان کوچک و متکی به صادرات انرژی روسیه کفایت پشتیبانی از برنامههای جاهطلبانة نظامی این کشور را نمیکند[7] و علیرغم برخی تلاشها در دورة پوتین برای نوسازی نظامی، احیاء توان نظامی آن به سطح شوروی و رسیدن به توان به چالش کشیدن امریکا از این بُعد در آیندة نزدیک و حتی دور بعید به نظر میرسد. استراتژیستهای «سختاندیش» روسیه باید به این مهم توجه داشته باشند که به لحاظ راهبردی ممکن است یکی از مقاصد امریکا از به راه انداختن بحث سپر موشکی (و حتی برنامة گسترش ناتو به شرق) و دامن زدن بیش از حد به این امر، وارد کردن روسیه به مسابقة نافرجام تسلیحاتی باشد.
لذا به نظر میرسد مسکو باید در کنش و واکنشها حول این موضوع اشتباه راهبردی شوروی در دورة جنگ سرد در ورود به مسابقة تسلیحاتی «به هر بهایی» را تکرار نکنند (که در جنگ سرد به بهاء فروپاشی شوروی تمام شده بود). استفادة روسیه از توان سیاسی سلبی خود برای ایجاد بازدارندگی، همچنانکه در مقاطعی در قالب تلاش این کشور برای منصرف کردن کشورهای اروپای شرقی از همکاری با امریکا در طرح سپر موشکی با سازوکارهای تشویق و تهدید و ارائة پیشنهاد استفاده مشترک از تجهیزات راداری قبله در جمهوری آذربایجان و سامانههای هشدار سریع در مسکو و ورونژ به واشنگتن نیز تجربه شده، بهینهتر به نظر میرسد.
پینوشتها
[1]. 635 موشک بالستیک میان قارهای (ایسیبیامها)، 22800 تانک جنگی پیشرفته، 30 هزار ادوات توپخانه، 14 زیردریایی راهبردی، 37 زیردریایی تاکتیکی، 600 بمبافکن، 900 جت جنگی، 7800 کلاهک هستهای جنگی عملیاتی (شامل 4400 کلاهک جنگی راهبردی و 3400 کلاهک هستهای تاکتیکی)، و شمار دیگری تسلیحات پیشرفته از جمله مهمترین این تسلیحات عبارت بودند.
[2]. به اظهار والنتی مانیلف معاون اول رئیس کمیتة دفاع و امنیت شورای فدراسیون روسیه؛ 56 درصد افسران در سال 1381 و اوائل 1382 علیرغم افزایش حقوق همچنان زیرخط فقر زندگی میکردهاند. در همین سال حدود 60 تا 70 درصد بودجه وزارت دفاع برای حفظ و نگهداری تجهیزات موجود صرف و بودجهای به امر تحقیقات و توسعة نظامی اختصاص نمییافت.
[3]. برخی کارشناسان به ویژه امریکائیها با ابراز تردید در توانمندیهای اعلامی روسیه در حوزة نظامی، اغراق در آمار و گزارشها را مؤلفهای از فرهنگ سیاسی دورة شوروی میدانند که در دورة پس از شوروی نیز به تکرار به کارگرفته شده است.
[4]. Tartus
[5]. تحقیقات و ساخت سلاحهای پیشرفته طی این سالها با موفقیتهای قابل ملاحظهای همراه بوده که ساخت؛ 36 موشک بالستیک میانقارهای «سس27»، سامانههای دفاعی تاپلم2 که هر مجهز به 6 تا 10 پرتابگر و موشکهای راهبردی است، سامانههای دفاع موشکی هوایی «سس400» که پیشرفتهترین سامانه در نوع خود در دنیا محسوب میشود، تعدادی زیردریایی و ضدزیردریایی پیشرفته، موشکهای تاکتیکی جدید، هلیکوپترهای پیشرفتة «ماِ28ن» (شکارچی شب) از این جملهاند. در سال 1386 نیز مسکو از ساخت موفقیتآمیز بمبهای خلأ با قدرت تخریب قابل مقایسه با بمبهای هستهای خبر داد. سرمایهگذاری برای ساخت بمبافکنها راهبردی «تیو160» با قابلیت حمل موشکهای کروز، جنگنده بمبافکنهای فولبک «سیو34» با قابلیت عملیات در تمام شرایط آب و هوایی و جنگندههای نسل پنجم سوخو «ت50» از دیگر برنامههای وزارت دفاع روسیه برای ارتقاء توانمندهای خود است.
[6]. Alex Pravda
[7]. به عنوان مثال در سال 1385 هزینة سرانة یک سرباز طی یک سال در روسیه 3800 دلار بود در حالی که این رقم در امریکا 190، در بریتانیا 170، در آلمان 94 و در ترکیه 7/12 هزار دلار بوده است.
نویسنده: علیرضا نوری
منبع: بولتن اوراسیا، بهار و تابستان 1387، شماره 10، صص 35-33.