علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

استمرار تنش‌ها در روابط امریکا و بلاروس

تنش در روابط امریکا و بلاروس که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری اسفند 1384 این کشور آغاز شده بود، 11 اردیبهشت با اخراج 10 دیپلمات امریکایی از بلاروس به اوج خود رسید.  هر چند تام کیسی سخنگوی وزارت خارجه امریکا با «غیرموجه و توجیه‌ناپذیر» خواندن این اقدام از پاسخ متناسب امریکا به آن خبر داد. اما برخی خبرگزاری‌ها از جمله آسیوشیتپرس حتی از قصد متقابل مینسک و واشنگتن به قطع روابط دیپماتیک و بستن سفارتخانة خود خبر دادند. به تبع این تحولات و با خروج 11 دیپلمات و کارمند سفارت امریکا از بلاروس (13 اردیبهشت)، همکنون تنها 4 دیپلمات امریکایی در مینسک و 6 دیپلمات بلاروس در واشنگتن و نیویورک حضور دارند.[1]

طی چند سال اخیر ایالات متحده به تکرار مینسک را به دلیل آنچه نقض اصول دموکراسی و حقوق بشر می‌خواند، مورد انتقاد قرار داده است. چندی پیش کاندولیزا رایس با تکرار این اتهامات بلاروس را «مرز استبداد اروپا» نامید. لبة تیز این انتقادات همواره متوجه الکساندر لوکاشنکو مدیر مزارع جمعی در دورة شوروی بوده که از سال 1373 در مقام رئیس‌جمهور قدرت را در بلاروس در دست دارد. رسانه‌های غربی نیز با نامیدن وی به عنوان «آخرین دیکتاتور اروپا» او را استالینیست‌ مدرنی می‌دانند که با هدف حفظ کنترل خود بر نظام سیاسی به تحدید بیش از حد آزادی‌های سیاسی و اجتماعی اقدام کرده است.[2]

انتخابات ریاست‌جمهوری اسفند 1384 بلاروس که از منظر امریکا انتخاباتی مسئله‌دار و همراه با تقلب وسیع گروه حاکم برای حفظ قدرت بود و با اعتراضات، دستگیری و زندانی شدن تعدادی از مخالفین لوکاشنکو از جمله الکساندر کوزولین نامزد رقیب و مخالف اصلی وی همراه شد، محملی برای تشدید فشارها بر مینسک بود. امریکا با متهم کردن لوکاشنکو به دستکاری نتایج انتخابات تحریم‌های سیاسی و اقتصادی را علیه بلاروس وضع کرد که منع سفر لوکاشنکو و حدود 30 مقام ارشد دولت وی به اروپا و امریکا و مسدود شدن دارایی‌های شرکت انرژی و مواد شیمیایی «بل‌نفت‌کم» (که به ادعای مقامات امریکایی زیر کنترل شخصی لوکاشنکو بیش از یک سوم درآمدهای ارزی بلاروس را تأمین می‌کند) از سوی وزارت خزانه‌داری امریکا از این جمله است. بازداشت امانوئل زلستر، وکیل و شهروند امریکایی و همکارش در اسفند 1386 که (به ادعای مقامات بلاروس) به دلیل ارائة مدارک جعلی کمی پس از ورود به مینسک انجام شد نیز مورد دیگری بود که اسباب تنش در روابط دو کشور را باعث و بهانه‌ای برای تشدید فشارهای امریکا بر میسنک بود.[3]

هر چند واشنگتن در مواردی تجدیدنظر در تحریم‌ها علیه بلاروس را منوط به آزادی زندانیان سیاسی این کشور از جمله کوزولین کرده، اما این درخواست قاطعانه و به اتهام مداخله امریکا در امور داخلی بلاروس از سوی مقامات این کشور رد شده است.[4] لوکاشنکو در سال 1386 هشدار داده بود که هر گونه افزایش تحریم‌ها علیه کشورش به تحدید روابط سیاسی و دیپلماتیک با امریکا منجر خواهد شد. این هشدار و اضافه شدن ماده‌ای تفسیری به لایحة تحریم‌ها علیه بلاروس در اواخر سال 1386، که از سوی مینسک به عنوان اقدامی در جهت تشدید تحریم‌ها تعبیر شد، تنش در روابط دو کشور را وارد مرحلة جدیدی کرد.[5] به دنبال این تحولات 17 اسفند این سال مینسک میخائیل خواستف سفیر خود در واشنگتن را فراخواند و پس از آن کارن استوارت سفیر امریکا در بلاروس نیز 22 اسفند این کشور را ترک کرد. در اقدام بعدی مینسک دیپلمات‌های خود در واشنگتن و نیویورک را به 7 نفر کاهش داد و از وزارت خارجه امریکا نیز خواست متقابلاً افراد شاغل در سفارت خود (که بالغ بر 30 نفر بودند) را به نصف کاهش دهد.[6]

در نهایت به دنبال سخنان مداخله‌جویانة جاناتان مور کاردار سفارت امریکا در بلاروس در روز 12 اردیبهشت مبنی بر اینکه اگر بلاروس هر چه زودتر نسبت به آزادی زندانیان سیاسی اقدام نکند، تحریم‌های جدیدی علیه این کشور وضع خواهد شد و رد این دخالت‌های در سخنرانی سالانه لوکاشنکو و تأکید وی بر اینکه کوزولین همچنان در زندان باقی خواهد ماند، تنش‌ها به اوج خود رسید و وزارت خارجه بلاروس در روز 12 اردیبهشت با احضار مور لیست 10 نفری از دیپلمات‌های امریکایی را به عنوان عناصر نامطلوب به وی اعلام کرد که باید ظرف 72 ساعت بلاروس را ترک می‌کردند. با خروج این عده از مینسک همکنون بحران در روابط دو کشور به اوج خود رسیده و این وضعیت به نحوی است که حتی برخی تحلیل‌گران احتمال قطع روابط سیاسی بین دو کشور را نیز منتفی ندانسته‌اند. 

با این وجود به عقیده برخی تحلیل‌گران به ویژه روس‌ها تشدید فشارها بر میسنک نه به واسطة ماهیت مسئله، بلکه حلقه‌ای از راهبرد کلان امریکا در پی‌گیری سیاست «دربرگیری جدید» روسیه است که طی سال‌های پس از فروپاشی در قالب‌های مختلف به استمرار و با هدف انقباض مزیت‌های ژئوپولیتیکی این کشور در تمام حوزة شوروی سابق از جمله به نحوی شبیه در اکراین و گرجستان و به نحوی متفاوت در کشورهای آسیای مرکزی دنبال شده است. بر اساس همین منطق و زیر همین فشارها بلاروس طی سال‌های اخیر هر چند با اکراه به روسیه نزدیک‌تر شده و روابط خود را با این کشور گسترش داده است. 

با این وجود به نظر می‌رسد به واسطة مؤلفه‌های چند از جمله ناتوانی نرم‌افزاری روسیه در ارائة الگویی موفق‌ و عدم توان سخت‌افزای این کشور به ارائة مشوق‌های برابر با غرب، تمایل نسل جدید بلاروس به غرب و فشارهای مستمر غرب به این کشور، تکرار تجربة آذربایجان، اکراین و گرجستان در گرایش به غرب، در بلاروس و در آتیة نزدیک دور از انتظار نباشد.

نویسنده: علیرضا نوری
منبع: سایت مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) / 21 اردیبهشت 1387
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد