علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

علیرضا نوری

استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

روسیه و مانور ناتو در گرجستان

مقدمه
یکی از پیامدهای بلاوصلِ جنگ پنج روزة مسکو و تفلیس در اوستیای جنوبی در اوت 2008، تحول در ژئوپولیتیک منطقه و به تبع آن افزون شدن تلاش‌های روسیه و کشورهای غربی برای جهت‌دهی به ترتیبات جدید منطقه به نفع خود از جمله از طریق ترسیم خطوط تقسیم جدید و تعیین حوزه‌های نفوذ است.  روس‌ها با واکنش سخت و قاطع خود به گرجستان نشان دادند که همچنان با ذهنیت‌های سنتیِ جنگ سردی تصمیم‌سازی و رفتار می‌کنند و حتی به بهاء از دست رفتن مزایایِ بسیارِ ناشی از همکاری با غرب، حاضر به چشم‌پوشی از ملاحظات ژئوپولیتیکی خود به ویژه در حوزة «خارج نزدیک» نیستند. به این اعتبار، مشهودترین مؤلفه در فضای پس از جنگ اوت، تلاش‌های پنهان و پیدای غرب به رهبری امریکا برای نفوذ در کشورهای حوزة «سی‌آی‌اس» و اروپای شرقی و در مقابل مساعی مسکو برای حفظ شرکاء سنتی خود در این منطقه است که مانور ناتو در گرجستان را می‌توان یکی از نمودهای عینی این تقابل از بُعد نظامی- امنیتی دانست.

اعلام برگزاری مانور
بر اساس برنامه‌ریزی‌های ناتو و به‌رغم مخالفت‌های داخلی در گرجستان و ناهم‌سازی‌های روسیه، مرحله نخست مانور این سازمان در گرجستان از 16 اردیبهشت (6 مه) زیر عنوان“Cooperative Longbow 2009”  آغاز و تا 29 اردیبهشت (19 مه) ادامه داشت و مرحله دوم آن نیز از 31 اردیبهشت (21 مه) آغاز و تا 13 خرداد (3 ژوئن) ادامه خواهد یافت. هرچند در ابتدا قرار بود که 23 کشور در این مانور شرکت کنند، اما پس از انصراف 7 کشور، نهایتاً این مانور با حضور 13 کشور (آمریکا، آلبانی، کانادا، کرواسی، اسپانیا، انگلستان، آلمان، مجارستان، ترکیه، چک، امارت متحده عربی، گرجستان، اوکراین، بوسنی و هرزگوین، مقدونیه و آذربایجان) برگزار شد. 

ارمنستان، لتونی، استونی، قزاقستان، مولداوی، صربستان و سوئیس هفت کشوری بودند که از ترس واکنش منفی روسیه و یا به مدعای دمیتری راگوزین، نمایندة دائم روسیه در ناتو پس از مشورت با مسکو، انصراف خود را از شرکت در این مانور اعلام و ترجیح دادند ملاحظات روسیه را در این مقطع زمانی مورد توجه قرار دهند. طبق اعلام ناتو، در این مانور حدود 1100 نظامی در پایگاه وازیانی در نزدیکی تفلیس مستقر شده و در تمرینات آنها از تجهیزات جنگی استفاده نخواهد شد. به تأکید مقامات ناتو، این سازمان هم از روسیه برای شرکت در این رزمایش و هم برای اعزام ناظران خود دعوت به عمل آورده بود که هر دوی این درخواست‌ها با پاسخ منفی مسکو مواجه شده بود.([1])
 
جیمز آپاتورای، سخنگوی ناتو پیش از برگزاری مانور این سازمان در گرجستان، با اعلام اینکه این مانور حتما اجرا خواهد شد، از روسیه دعوت کرد برای اطمینان از اهداف این مانور، ناظرین خود را به گرجستان اعزام کند. به اظهار او؛ این مانور در چهارچوب برنامه «مشارکت برای صلح» برگزار می‌شود و ناتو حاضر است با کنار نهادن برخی تشریفات فنی مربوط به انجام چنین مانورهایی، زمینة حضور ناظرین روس در هنگام برگزاری مانور را فرآهم کند، تا مسکو متقاعد شود که این مانور هیچ تهدیدی برای روسیه در پی ندارد. 

او همچنین، با اشاره به اینکه در بخش صحرایی این مانور تنها 450 نیروی نظامی شرکت دارند، تأثیر منفی این مانور بر روند اوضاع در منطقة قفقاز را رد کرد. به اظهار آپاراتورای، ناتو از روسیه مانند سایر شرکاء ناتو برای شرکت در این مانور نظامی دعوت کرده بود، که این دعوت از سوی مسکو رد شد. او هدف از انجام این مانور را تمرین برای مقابله با حملات تروریستی و تقویت اقدام جمعی برای عملیات‌های حفظ صلح در چهارچوب سازمان ملل متحد اعلام کرد.([2])

شایان ذکر است که منطقة وازیانی که برای این رزمایش انتخاب شده، محلی است که در آستانه حمله گرجستان به اوستیای جنوبی، مرحله پایانی رزمایش مشترک آمریکا و گرجستان زیر عنوان «پاسخ متناسب- 2008» در آن برگزار شده بود. به هر تقدیر، مخالفت‌ها و هشدارهای روسیه و گروه‌های مخالف ساکاش‌ویلی در داخل برای ممانعت از برگزاری این مانور مؤثر نیفتاد و حتی شورش یکی از گردان‌های زرهی ارتش گرجستان در 15 اردیبهشت (یک رز قبل از برگزاری رسمی مانور) نیز که دولت گرجستان آن را تلاشی هدفمند از سوی مسکو برای اخلال در مانور اعلام کرد نیز در برنامة ناتو در برگزاری این رزمایش خللی ایجاد نکرد و این رزمایش طبق برنامه در حال برگزاری است.([3]) به هر تقدیر، با توجه به پیچیدگی‌های منطقه‌، پس از اعلام آمادگی ناتو برای برگزاری این مانور گمانه‌زنی‌های بسیاری در محافل دیپلماتیک و رسانه‌ای در خصوص چگونگی این تحول و نحوة واکنش روسیه آغاز شد که در ادامه به این موضوع پرداخته می‌شود.

مواضع گرجستان
هرچند در سمت‌گیری غربی میخائیل ساکاش‌ویلی، رهبر «انقلاب رز» و رئیس‌جمهور فعلی گرجستان تردیدی نیست، اما تقابل تمام‌ عیار نظامی مسکو و تفلیس در اوستیای جنوبی را می‌توان به جدایی قطعی گرجستان از برادر بزرگ‌تر خود و گرایش نهایی آن به سمت‌ غرب تعبیر کرد. از سوی دیگر، این جنگ به دست‌آویزی برای تفلیس تبدیل شد تا به بهانة رویکرد تهاجمی روسیه، تأکید بر احتمال تکرار آن و ضرورت امنیت‌سازی به خود، بر بایستگی هرچه سریع‌تر عضویت تفلیس در ناتو پای بفشارد. 

این در حالی است که ساکاش‌ویلی از ابتدای به دست گرفتن زمام امور در گرجستان، عضویت در این پیمان نظامی را در رأس برنامه‌های خود قرار داده و بر این مهم همواره تأکید داشته و دارد که مهمترین هدف گرجستان حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی خود و ایجاد ثبات در قفقاز است که این امر تنها از طریق عضویت در ناتو تحقق خواهد یافت. تحلیل‌گران‌ تردیدی ندارند که مخاطب اصلی برگزاری مانور ناتو در گرجستان در شرایط موجودِ داخلی و خارجی این کشور، روسیه و جمهوری‌های اوستیای جنوبی و آبخازیا هستند. گریگول واشادزه،[1] وزیر امور خارجه گرجستان این واقعیت را با بیان این که مانور ناتو نوعی نمایش و هشدار است و مسکو، سوخومی و تسخینوالی مخاطبین اصلی آن هستند، به نحو آشکاری بازگو کرد.([4])

شایان ذکر است که ناتو پیش از این مانور، به برگزاری نشست شورای این سازمان در تفلیس (15 سپتامبر) اقدام کرده بود که این امر نیز از منظر بسیاری به منزلة هشداری صریح به روسیه به عدم تکرار رفتارهای تهاجمی آن در قبال سایر کشورها به ویژه کشورهای حوزة پیرامونی خود بود. بررسی تحولات قفقاز جنوبی، جنگ در اوستیای جنوبی و نیز ظرفیت و امکان گرجستان برای عضویت در ناتو از جمله موضوعات مهم این نشست بودند که طرح آنها به هیچ وجه خوشایند مسکو نبود.([5])

با این ملاحظه، وزارت خارجة گرجستان در پاسخ به سازهای مقامات روسیه از جمله مدویدیف پیرامون برگزاری رزمایش ناتو در این کشور، ضمن انتشار بیانیه‌ای، با وقیحانه دانستن اقدامات و رفتارهای اخیر مسکو در قبال تفلیس، تأکید کرد که روس‌ها مایل به استمرار سطحی از تنش در منطقه هستند و در ایجاد بی‌ثباتی در گرجستان نقش اساسی دارند. در این بیانیه واکنش روسیه به اعلام مانور ناتو، تلاش برای فشار بر جامعة بین‌الملل و دخالت در امور داخلی گرجستان تعبیر شده است. مقامات گرجی با تأکید بر اینکه تفلیس بر آن است تا زیر چتر امنیتی ناتو در آمده و به ادغام نیروهای نظامی خود در این سازمان اقدام کند، برگزاری این مانور و مانورهای مشترک دیگر از این دست را برای آمادگی هرچه بیشتر تفلیس برای تحقق این منظور ضروری می‌دانند.([6])
 
گرجی‌ها بروز شبه‌کودتا در یکی از پادگان‌های نظامی گرجستان را نیز با مانور نظامی ناتو در این کشور بی‌ارتباط ندانستند. وزارت کشور گرجستان در این رابطه اعلام کرد که شواهد و یافته‌های آن حکایت از پشتیبانی مشهود روسیه و شرکت این کشور در طراحی این شورش دارد. شُتا اوتیاش‌ویلی،[2] از مقامات این وزارتخانه طی کنفرانس خبری تأکید کرد که در این رابطه چندین مقام ارشد وزارت دفاع دستگیر شده‌ و شواهد اولیه حاکی از آن است که این کودتا با هماهنگی روسیه طرح‌ریزی شده است. 

به تأکید او؛ کمترین هدف این کودتا برهم زدن تمرین‌های ناتو و بالاترین هدف آن شورش گسترده در گرجستان بوده است. این در حالی است که مقامات روسی از جمله راگوزین اتهامات وارده را کاملاً بی‌اساس دانسته و این موضوع را یک تحول کاملاً داخلی عنوان کردند. وزارت خارجه روسیه نیز با رد این اتهامات، آنها را نشانه‌ای از «خیالات بیمارگونه و رفتار بی‌مسئولیت رهبران گرجستان» توصیف کرد. حتی گئورگی کاراسین،[3] معاون وزیر امور خارجة روسیه بر این نکته تأکید کرد که دیپلمات‌های روس اطلاعات خود در مورد این وقایع را از مقامات امریکایی‌ دریافت کرده‌اند.([7])
 
از سوی دیگر، اعلام آمادگی ناتو برای برگزاری رزمایش نظامی در گرجستان و آغاز و ادامة این مانور، در حالی صورت می‌گیرد که تجمعات اعتراضی داخلی در این کشور علیه ساکاش‌ویلی همچنان در جریان است و حتی مخالفین از قصد خود برای گسترش دامنة تظاهرات‌ها به سراسر کشور خبر داده‌اند. التفات به این مهم نیز ضروری به نظر می‌رسد که انتقادات مخالفین ساکاش‌ویلی، بیش از سیاست داخلی، معطوف به اشتباهات او در سیاست خارجی است. به باور مخالفین وعده‌های ساکاش‌ویلی مبنی بر اعادة تمامیت ارضی و تحکیم حاکمیت تفلیس بر تمام کشور نه تنها محقق نشده، بلکه اشتباه او در ورود به جنگ در اوستیای جنوبی و به تبع آن اعلام استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا، سبب از دست رفتن 20 درصد از خاک کشور شده است. به تأکید آنها، به تبع اشتباهات ساکاش‌ویلی، تفلیس در فرآگرد رقابت ژئوپولیتیکی میان روسیه و امریکا به بازیچة تبدیل شده و این دو بدون توجه به ملاحظات، منافع و ماهیت گرجستان، تنها از کارت تفلیس برای بازی قدرت خود استفاده کرده‌ و می‌کنند.([8])
 
تحلیل‌گران نیز با تأیید این دیدگاه، برگزاری مانور نظامی ناتو در گرجستان را نمود عینی این تقابل می‌دانند که به اعتقاد آنها بدون التفات به تحولات داخلی و خارجی این کشور صورت گرفته و نه تنها به ثبات گرجستان و منطقه کمک نخواهد کرد، بلکه بر پیچیدگی‌ها نیز خواهد افزود. به این اعتبار، قطع‌نظر از پیامدهای برگزاری این مانور بر روابط روسیه با گرجستان و ناتو، با عنایت به شرایط داخلی گرجستان و استمرار اعتراضات به ساکاش‌ویلی، به نظر می‌رسد مزیت کوتاه‌مدت برگزاری این مانور، عطف توجهات از امور داخلی و به عرصة خارجی گرجستان باشد که به طور طبیعی تنها منفعت‌بر این تحول ساکاش‌ویلی خواهد بود. به این ترتیب، پیام و پیامد داخلی این مانور را می‌توان حمایت غرب از دولت ساکاش‌ویلی دانست که مدویدیف با این اظهار که برگزاری این مانور «حمایت از تجاوزگر» است، به نحو بایسته‌ای به این مسئله اشاره کرد.([9])

واکنش روسیه
روسیه از همان ابتدای فروپاشی شوروی ناخرسندی خود از موضوع گسترش ناتو به شرق که در قالب‌ و به بهانه‌های مختلف از جمله «برنامة مشارکت برای صلح»، همکاری‌های نظامی و برگزاری مانور پی‌گیری شده را به تکرار اعلام کرده است. به تأکید مسکو؛ گسترش ناتو به شرق از جمله به حوزة «سی‌آی‌اس» نه تنها اسباب ثبات در این منطقه نمی‌شود، بلکه تهدیدی مهم برای امنیت ملی این کشور و کل منطقه نیز است. سیاست‌مداران روس با همین پیش‌ذهنیت، از ابتدای تلاش‌های ناتو برای گسترش به شرق، ضمن ابراز مخالفت‌ شدید، تأکید کرده‌اند که دلایل منطقی برای تحقق این منظور وجود ندارد و اصرار بر آن به جز ایجاد تهدید امنیتی برای کل قارة اروپا و چالش در روابط روسیه و این سازمان ماحصل دیگری نخواهد داشت. 

با این وجود و به‌رغم این حساسیت‌ها، ناتو با عملیاتی کردن امواج اول و دوم گسترش این سازمان به شرق و تلاش برای الحاق اکراین و گرجستان در موج سوم، نشان داده که در بسط حوزة ژئوپولیتیکی خود و به تبع آن قبض حوزة نفوذ روسیه مصمم است. هرچند موضوع الحاق کیف و تفلیس در سال 2004 (موج دوم) و پس از الحاق استونی و لتونی به ناتو مطرح شد، اما این مسئله به ویژه پس از جنگ اوت و تحول در ژئوپولیتیک منطقه شکل جدی‌تری به خود گرفت و فرآگرد تعاملی روسیه و ناتو را با پیچیدگی‌ بیشتری مواجه کرد.

مسکو تحرکات مختلف ناتو در مرزهای غربی این کشور را در کنار موضوع سپر موشکی امریکا در اروپای شرقی، اجزائی از راهبرد کلان «دربرگیری جدید» روسیه می‌داند که واشنگتن از ابتدای فروپاشی شوروی مجدانه در پی عملیاتی کردن آن بوده است. در این بین، تحکیم روابط راهبردی گرجستان و ایالات متحده در پی امضاء منشور همکاری‌های راهبردی واشنگتن- تفلیس (9 ژانویة 2009)، مساعدت امریکا به بازسازی توان نظامی گرجستان و در مورد اخیر برگزاری مانور نظامی ناتو در این کشور مزیدی بر نگرانی‌های روسیه از پیشروی امریکا و این سازمان به مرزهای غربی خود و محاصرة شدن در میان کشورهای عضو ناتو بوده است. 

با این ملاحظه، مدویدیف در واکنش به اعلام آمادگی ناتو برای برگزاری رزمایش در گرجستان، برگزاری این مانور را «نادرست، خطرناک و تحریک‌آمیز» توصیف و اعلام کرد مسکو در صورت ضرورت تصمیمات مقتضی را در واکنش به این تحول اتخاذ خواهد کرد و عواقب این مسئله متوجه کسانی خواهد بود که به برگزاری این مانور اقدام کرده‌اند. به تأکید مدویدیف، ناتو قصد برگزاری رزمایش در منطقه‌ای را دارد که تا چندی پیش برخوردها و تنش‌های شدیدی در آن حادث شده و هم‌اکنون نیز وضعیت در آن به ثبات نرسیده است. 

لذا، به اعتقاد او برگزاری این مانور به نحوی ساده به معنی ایراد تهدید و افزایش پیچیدگی‌ در قفقاز خواهد بود. مدویدیف با مقایسة منطقة قفقاز با خاورمیانه و شبة جزیرة کره، تأکید کرد که برگزاری مانور نظامی در قفقاز، به سان این دو منطقه ایجاد تنش کرده و بی‌ثباتی‌های پیش‌بینی‌نا‌پذیری را در پی خواهد داشت.([10])

به اعتقاد مسکو، رزمایش ناتو در گرجستان که به معنی حمایت آشکار نظامی از تفلیس است، آبخازیا و اوستیای جنوبی را به اقدام متقابل از جمله از طریق تقویت بنیة نظامی خود تحریک خواهد کرد که برآیند این تحولات، افزایش تنش در گرجستان و سراسر منطقة قفقاز خواهد بود. شایان ذکر است که سرگئی باگاش،[4] رئیس‌جمهور آبخازیا در واکنش به اعلام برگزاری رزمایش ناتو، تأکید کرده بود که خلال برگزاری آن، مرزهای خود با سایر مناطق گرجستان را مسدود، تدابیر نظامی را در این مرزها تشدید و حتی در صورت ضرورت از روسیه برای تأمین امنیت مرزهای خود کمک خواهد گرفت.([11]) 

با این ملاحظه، هرچند مسکو تصمیم به تثبیت حضور نظامی خود در اوستیای جنوبی و آبخازیا را پیش از برنامة ناتو به برگزاری مانور در گرجستان گرفته بود، اما این مانور بهانه‌‌ای شد تا مدویدیف تصمیم روسیه به این امر را در قالب امضاء موافقتنامة حفاظت از مرزهای این دو جمهوری عملیاتی کند.([12]) راگوزین چکیدة دلایل روسیه به ضرورت لغو تصمیم ناتو به برگزاری رزمایش نظامی در گرجستان را (پیش از برگزاری آن) این گونه خلاصه کرد؛

1- روابط روسیه و ناتو در مقطع حساس عادی‌سازی قرار دارد و برگزاری این رزمایش خللی اساسی در جریان‌یابی این روند است و به طور طبیعی واکنش منفی مسکو را به همراه خواهد داشت.
2- در گرجستان به تازگی تقابل‌های نظامی‌ رخ داده و این مانور با تحریک طرفین درگیری، می‌تواند صف‌بندی‌های جدید نظامی از جمله از سوی دو آبخازیا و اوستیای جنوبی را در پی داشته باشد.
3- اوضاع سیاسی در داخل گرجستان ناآرام است و بین ساکاش‌ویلی و مخالفان تقابل‌های سیاسی جدی وجود دارد، به همین واسطه حضور نیروهای خارجی نوعی مداخله در امور داخلی این کشور به طرفداری از جناح حاکم است.

از سوی دیگر، این مانور واجد برخی پیام‌ها برای روسیه بود. اول اینکه، برگزاری این رزمایش به معنی ناکامی مسکو در منزوی کردن دولت ساکاش‌ویلی و در مقابل اعلام حمایت کامل غرب از دولت او است. لذا، برخلاف برخی مدعاها، غرب همچنان پشتیبان ساکاش‌ویلی است، به او به عنوان مهره‌ای سوخته نمی‌نگرد و سیاست‌های او مبنی بر همگرایی کامل با نظام سیاسی، امنیتی و اقتصادی غرب را همچنان در راستای منافع خود می‌داند. دوم اینکه، برگزاری این رزمایش اسباب آن شد تا مسکو به نحو بهتری بتواند متحدان خود در منطقه را محک زده و درباره پایداری روندهای هم‌گرایانة زیر کنترل خود در جغرافیایی سیاسی، امنیتیِ شوروی سابق به ارزیابی بهتری دست یابد.([13])

اولگ نیکی‌فوروف[5] در مقاله‌ای در نی‌زاوی‌سی‌مایا گازی‌یتا با طرح این سئوال که آیا به واقع روسیه چاره‌ای جز پذیرش برگزاری این رزمایش و حضور نیروهای ناتو در مرزهای جنوبی خود داشت؟، از منظری دیگر به این موضوع می‌نگرد. به باور او؛ روسیه می‌توانست با پاسخ به درخواست ناتو، در این رزمایش شرکت کرده و از این طریق جنبه‌های ضد‌روسی ‌آن را زیر تأثیر قرار دهد. هرچند او بر این اعتقاد است که دعوت ناتو از مسکو برای شرکت در این مانور سوری بوده و از قبل پاسخ منفی مسکو را پیش‌بینی‌ می‌کرده، اما از منظر او اگر روسیه این دعوت را می‌پذیرفت و نظامیان خود را به تفلیس گسیل می‌داشت (حتی در صورت عدم پذیرش نهایی این امر از سوی ناتو و یا گرجستان)، تبعات این اقدام برای ساکاش‌ویلی فاجعه‌بار بود. 

به تأکید او؛ اعلام آمادگی مسکو برای شرکت در این مانور حتی می‌توانست گرجستان را از برگزاری رزمایش ناتو در خاک خود منصرف کند، زیرا در این صورت جنبه ضد‌روسی آن که انگیزه اساسی گرجی‌ها از قبول برگزاری این مانور در خاک خود بود، از بین می‌رفت. از سوی دیگر، شرکت نظامیان روس در این رزمایش، به جای منطقة قفقاز خود گرجستان را به هدف عملیات ایجاد صلح‌ تبدیل می‌کرد که در این صورت نیز جنبه و هدفِ سیاسی رزمایش به طور کامل معکوس می‌شد. لذا، به اعتقاد او اگر روسیه به هر شکل در مانور ناتو در گرجستان حضور می‌یافت، بدون شک از شدت تبلیغات ضد‌روسی در این کشور و همچنین اردوگاه غرب و فعالیت نظامیان گرجی در نزدیکی مرزهای روسیه کاسته و در مقابل، فشارها بر ساکاش‌ویلی افزایش می‌یافت.([14])

تأثیر برگزاری مانور بر روابط مسکو- بروکسل
قطع‌نظر از تبعات منفی برگزاری رزمایش ناتو بر روابط مسکو و تفلیس، همان طور که تحولات نشان می‌دهد این مانور واجد تأثیرات مستقیم کوتاه و بلندمدتِ بر نوع رابطة روسیه با ناتو نیز بوده و خواهد بود. شایان ذکر است که روابط روسیه و ناتو که در پی تقابل نظامی مسکو و تفلیس در اوستیای جنوبی به سردی گراییده و ناتو به صورت یک‌جانبه فعالیت شورای روسیه- ناتو را متوقف کرده بود، پس از روی کار آمدن اوباما و گذار از شرایط احساسی جنگ اوت، در حال بهبودی بود و طرفین نیز در خصوص عادی‌سازی روابط از جمله از سرگیری فعالیت این شورا به توافقاتی دست یافته بودند. 

اما، همان طور که مقامات روسیه از جمله شخص مدویدیف نیز اشاره کرده، اقدام ناتو در برگزاری مانور نظامی در گرجستان نه تنها به ترمیم روابط مسکو با این سازمان کمکی نخواهد کرد، بلکه مزیدی بر تنش‌ها نیز خواهد بود. لاوروف و راگوزین نیز در اظهارات مشابهی با مدویدیف، نارضایتی روسیه از برگزاری مانور ناتو را اعلام کرده بودند. راگوزین در این خصوص تأکید کرد؛ «هدف مسکو از موافقت با ترمیم روابط با ناتو و از سرگیری فعالیت شورای ناتو- روسیه، بهبود شرایط امنیتی روسیه بود و نه اینکه این سازمان در مجاورت مرزهای این کشور اقدام به برگزاری مانور نظامی کند». 

لاوروف نیز با اشاره تلویحی به اینکه تصمیم ناتو به برگزاری مانور نظامی در گرجستان در حقیقت واکنشی جانب‌دارانه به تحولات داخلی این کشور و به معنای حمایت از دولت ساکاش‌ویلی است، تأکید کرد؛ «حمایت ناتو از دولت ساکاش‌ویلی نشانه‌ای مثبت برای کسانی است که خواهان بی‌ثباتی در قفقاز هستند». با این ملاحظه، هرچند طبق برنامه‌ریزی‌های قبلی، اولین نشست رسمی شورای روسیه و ناتو‌ برگزار شد، اما این نشست بیش از اینکه صحنة عادی‌سازی روابط باشد، به محلی برای شکایت طرفین از یکدیگر بدل شد و حتی طرف روسی به صراحت از امکان تجدیدنظر در نوع رابطة تعاملی مسکو با ناتو خبر داد.([15])
 
در تحول دیگر از این دست، تصمیم ناتو به اخراج دو دیپلمات ارشد روسیه از دفتر نمایندگی این کشور در بروکسل که با برگزاری رزمایش آن در گرجستان همزمان شده بود، مزیدی بر تیرگی هرچه بیشتر روابط با روسیه شد. طی این تحول، ناتو رابط سیاسی و مشاور ارشد نمایندگی روسیه در بروکسل را به اتهام جاسوسی و گرفتن اسناد محرمانة از یک نظامی ارشد استونیایی (که او نیز دستگیر شده) از مقر این سازمان اخراج کرد.([16]) در مقابل، وزارت خارجه روسیه در پاسخ به این اقدام، سفیر کانادا در روسیه را احضار و طی یادداشتی تصمیم خود برای اخراج رییس کانادایی دفتر اطلاع‌رسانی ناتو در مسکو و یک کارمند کانادایی دیگر این دفتر را به وی ابلاغ کرد. 

به تبع همین تحولات بود که وزیر خارجه روسیه انصراف رسمی خود از شرکت در نشست وزرای خارجه شورای روسیه- ناتو که قرار بود 29 اردیبهشت برگزار شود، را اعلام کرد. در این بین، نشست روسای ستادهای کل روسیه و ناتو که باید پیش از نشست وزرای خارجه برگزار و طی آن در خصوص موضوعات مهمی از جمله تحولات و اوضاع امنیتی در افغانستان بحث می‌شد، نیز زیر تأثیر تنش در روابط متقابل قرار گرفت. با این حال، راگوزین طی اظهارنظری تأکید کرد که مسکو قصد ندارد بخاطر اخراج دو دیپلمات روس از ناتو روابط خود با این پیمان را قطع کند.([17])
 
سرگئی ریاب‌کوف، معاون وزیر خارجه روسیه پیرامون تأثیر مانو ناتو بر روابط مسکو- واشنگتن تأکید کرد که این مانور می‌تواند روند «ری‌استارت» در روابط روسیه و آمریکا با مشکل مواجه کند. او با اشاره به اینکه ناتو در موضوعات مختلف نیازمند همکاری روسیه است و اینکه مسکو لیست بلندی از درخواست‌های این سازمان برای همکاری روسیه در انجام عملیات‌های آن از جمله در افغانستان را دریافت کرده، تأکید کرد که اگر ناتو درک درستی از ملاحظات روسیه نداشته باشد، چرا مسکو باید به این سازمان در مأموریت‌های آن از جمله در افغانستان کمک کند. لذا به اعتقاد مقامات کرملین، مانور نظامی ناتو در گرجستان گواه آن است که هنوز هیچ «ری‌استارتی» در روابط مسکو و واشنگتن و به عبارتی هیچ تغییر واقعی در مواضع امریکا در قبال روسیه حادث نشده است.([18])

جمع‌بندی
هرچند جان بایرلی، سفیر امریکا در روسیه، با بیان اینکه برگزاری مانورهایی همچون مانور ناتو در گرجستان اقدامی معمول در فعالیت‌های این سازمان است و هیچ مسئلة خاصی در این مانور وجود ندارد، نگرانی‌های مسکو را بی‌دلیل دانست، اما با التفات به پیچیدگی‌های منطقة قفقاز جنوبی، تنش‌های مشهود در عرصة داخلی و خارجی گرجستان و حساسیت‌ زیاد مسکو به ملاحظات ژئوپولیتیکی، پیش‌بینی تنش از قِبَلِ برگزاری این مانور طبیعی به نظر می‌رسید که تحولات پیش و در جریان برگزاری این مانور نیز مؤیدی بر این مدعا است. همان طور که بسیاری از تحلیل‌گران نیز اشاره دارند، در این خصوص که مسکو مخاطب اصلی برگزاری رزمایش ناتو در گرجستان است تردیدی وجود ندارد. 

کشورهای غربی که در جریان جنگ اوت نتوانسته‌ بودند به نحوی بایسته از متحد خود در برابر روسیه دفاع کنند، بر‌ آن شدند تا به بهانة این جنگ با انجام اقدامات سیاسی، اقتصادی و نظامی در فضای پس از جنگ از جمله در قالب رزمایش ناتو در گرجستان، تا حد امکان مانع تکرار آنچه رویکرد تهاجمی روسیه در سیاست خارجی آن می‌دانند، شده و هم‌زمان، هدفِ بلندمدتِ بسط حوزة نفوذ ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی خود در حوزة پیرامونی روسیه را نیز محقق کنند.

پانوشتها
[1]. Григол Вашадзе
[2]. Шота Утиашвили
[3]. Григорий Карасин
[4]. Сергей Багапш
[5]. Олег Никифоров

نویسنده: علیرضا نوری
منبع: بولتن روسیه شماره 1، مؤسسه ابرار معاصر تهران، اردیبهشت 1388
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد